وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

♦️انصارالله یمن از ابتدای جنگ غزه تلاش‌های متعددی از جنس اقدام روی زمین برای حمایت از مقاومت فلسطین و مردم مظلوم فلسطین انجام داده است. تلاش برای حمله مستقیم به خاک رژیم صهیونیستی از اقدامات ابتدایی انصارالله یمن بود برخی از آنها موفق و برخی هم با مداخله نیروهای فرامنطقه‌ای یا منطقه‌ای موفق نبود. بندر ایلات رژیم صهیونیستی بارها مورد حمله موشکی و پهپادی انصارالله یمن قرار گرفت. با گذر زمان انصارالله یمن به سمت استفاده از مزیت ژئوپلوتیک خود یعنی تسلط بر تنگه باب المندب روی آورد. این تنگه راهبردی مبدا ورودی برای دریای سرخ و کانال سوئز می‌باشد و تسلط روی این تنگه بسیار مهم و راهبردی است. 
انصارالله یمن با بیان اینکه تا زمان ممنوعیت ارسال غذا دارو و مایحتاج ضروری مردم فلسطین به غزه، ممنوعیت تردد برای کشتی‌ها با مقصد رژیم صهیونیستی که از تنگه باب المندب عبور کنند اعمال خواهد کرد. انصارالله یمن این ممنوعیت را با دقت و جدیت اعمال کرده است و کشتی‌هایی که به اخطارهای آنها توجه نمی‌کنند مورد ضربه قرار می‌گیرند. این اقدامات نشان داده است که اراده انصارالله یمن برای اعمال ممنوعیت بسیار جدیست و تهدیدهای خود را معتبر کرده است.
همچنین انصارالله یمن تاکید کرده است که تنها کشتی‌های با مقصد رژیم صهیونیستی هدف آن‌هاست و سایر کشتی‌ها با مقاصد سایر کشورها بدون مشکل و ممنوعیت می‌توانند تردد کنند. در روی زمین نیز همین اتفاق رقم خورده است می‌‌توان از سایت ترافیک کشیرانی این واقعیت را مشاهده کرد.
♦️اقدامات انصار الله یمن از موثرترین اقدامات در ایجاد فشار بر رژیم صهیونیستی و ایجاد اختلال در زنجیره تامین انرژی و اقلام اساسی این رژیم بوده است که چندین بار از سوی رهبر انقلاب مطالبه شده است.
😡در مقابل آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی در ابتدا تلاش کرد با ایجاد ائتلاف بین‌المللی دریایی به مقابله با انصارالله یمن بیاید. اما ائتلاف در ابتدا با چالش مشارکت بازیگران مهم در منطقه و فرامنطقه مواجه شد و لذا تاکنون نتوانست به صورت موثر به مقابله با اقدامات انصارالله یمن بپردازد.
همزمان جریانی برای تبدیل این چالش که تنها برای رژیم صهیونیستی طراحی شده است به یک چالش جهانی آغاز به کار کرد. چندین شرکت بزرگ کشتیرانی بین المللی اعلام کردند که به دلیل مخاطرات موجود در مسیر دریای سرخ فعالیت‌های خود را در این منطقه تعطیل می‌کنند. همچنین چندین نوبت این موضوع به عنوان موضوع مهم در شورای امنیت سازمان ملل مورد بررسی قرار گرفت. به طور مشخص آمریکا در تلاش است با برساخت تصویر مدنظر خود از این پدیده بازیگران بین‌المللی همچون چین و روسیه را وارد کارزار مقابله با انصارالله یمن نماید.
مواضع چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل نشان می‌دهد که علی رغم نگرانی از وضعیت در دریای سرخ و اقدامات انصارالله یمن، بر این دیدگاه هستند که ریشه این وضعیت در غزه و فلسطین است و به صراحت به حل ریشه این وضعیت توجه می‌دهند. نماینده چین وضعیت دریای سرخ را «اثرات سرریز شده» درگیری در غزه خوانده و نماینده روسیه نیز وضعیت دریای سرخ را تصویر مستقیم خشونت در غزه دانسته است.
https://press.un.org/en/2024/sc15552.doc.htm
✅در این شرایط لازم است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با افزایش فعالیت‌های خود و تعامل با بازیگران مهم که با تحلیل جمهوری اسلامی ایران از وضعیت منطقه همراهی دارند تا حد ممکن مانع ایجاد اجماع علیه انصارالله یمن شوند. به نظر تبیین دقیق و حداکثری منطق اقدامات انصارالله یمن و ریشه‌های بروز این وضعیت که در اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی در قبال مردم غزه قابل مشاهده است می‌تواند به این هدف کمک کند.

بخش سوم خطاهای شناختی در پرونده FATF
♦️عبارت «گام‌های بعدی» که قرار است بعد از تکمیل برنامه اقدام از سوی ایران FATF درباره آن «تصمیم‌گیری» کند. نامشخص بودن معنای این عبارت و نبود یک متن مدون از شیوه کار و نحوه و گستره تصمیم‌گیری «مجمع عمومی»FATF، سبب شده است که تصمیم‌گیران ایرانی نسبت به آینده مسیر نگران باشند.
♦️از طرف دیگر FATF همین عبارت نامشخص و مبهم را در اسفند ۹۸ مجددا استفاده کرد و باقی مسیر را مشروط به تصویب لوایح مربوط به دو معاهده در ایران نمود. FATF تصریح کرده است که تصمیم‌گیری درباره ادامه مسیر بعد از تصویب این دو معاهده در ایران است. لذا FATF وضعیت را پیچیده‌تر از گذشته نموده و مشخص نیست که قرار است در آینده چه اتفاقاتی رقم بخورد. برای همین است که معتقدیم این تصور که :«با اجرای کامل برنامه اقدام از فهرست سیاه FATF خارج خواهیم شد و مشکل ما با FATF حل خواهد شد.» برآمده از یک خطای شناختی در پرونده FATF بوده است.
توضیحات بیشتر را در 

بخش سوم خطاهای شناختی در پرونده FATF

نکات اصلی گفتار:
۱- شکل‌گیری نظام تحریمی آمریکا از سال ۲۰۰۱ آغاز شد و به صورت مستمر ساخته و تکامل یافت. تمرکز ابتدایی نظام تحریمی بر تراکنش‌های مالی بود. در سال ۲۰۱۰ با تصویب قانون تحریم جامع ایران و سرمایه‌زدایی (سیسادا) سلاح‌سازی از دلار در نظام تحریمی آمریکا رخ داد.
۲- بعد از مذاکرات ایران و آمریکا و توافق هسته‌ای، تحریم به عنوان یک ابزار راهبردی موفق در نظام تصمیم‌گیری آمریکا به رسمیت شناخته شد. گزارش موسسه رند در سال ۲۰۱۶ با عنوان «قدرت اجبار»‌ به بررسی تحریم به عنوان ابزار راهبردی پرداخت.
۳- موسسه رند امکان‌سنجی استفاده از تحریم برای مقابله با سایر دشمنان آمریکا از جمله چین و روسیه را نیز بررسی کرد.
۴- بعد از حمله روسیه به اوکراین نظام تحریمی آمریکا وسعت بیشتری یافت. آمریکا از تشکیل «ائتلاف تحریم» خبر داد. ائتلافی با ترکیب ۲۶ کشور که طبق گفته آدیمو قائم مقام خزانه‌داری سه مولفه مهم شکل دهنده قدرت این ائتلاف: حجم اقتصاد، فناوری‌های لبه و ارزهای جهان‌روا است. اروپای غربی و کشورهای ژاپن، کره و استرالیا از اعضای مهم این ائتلاف هستند.
ابتکارات جدیدی نیز در تحریم علیه روسیه صورت گرفته است از جمله محدودیت «سقف قیمت» که بر زنجیره خدمات نقل و انتقال دریایی نفت استوار است.
۵- نظام تحریمی آمریکا به صورت غیرآشکار اما جدی علیه چین نیز توسعه یافته است. در ۳ سال گذشته بیش از ۱۰ اقدام تحریمی و محدودیتی عمدتا در حوزه تجاری علیه چین صورت گرفته است.
۶- دلالت‌های وضعیت کنونی نظام تحریمی آمریکا برای ایران:
یک. اعضای ائتلاف تحریم حاضر به همکاری راهبردی با ایران نیستند. انتظار شکل‌گیری همکاری که منجر به تقویت جایگاه ایران شود، غیرواقعی است. این ادعا که باید در همکاری‌های خارجی توازن میان شرق و غرب را ایجاد کرد، غیرواقعی بوده و نمی‌تواند منافع ایران را تامین کند. نتیجه پیگیری این گزاره صرفا از دست دادن فرصت‌ها و ضعیف ماندن است.
دو. همکاری با کشورهای هدف نظام تحریمی آمریکا در دو سطح امکان پذیر است. یکی در سطح مقابله با تحریم‌ها که در این سطح نوع، گستره و نقش آن کشور در اقتصاد متعارف تعیین کننده است. 
دوم همکاری راهبردی برای تضعیف کلی نظام تحریم آمریکا که به معنای همکاری برای تضعیف مولفه‌های قدرت سه‌گانه مورد اشاره آدیمو می‌تواند باشد.

صوت گفتار

صوت کامل گفتاری درباره امکان پذیری تحریم همکاری‌های اقتصادی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونسیتی. دانشکده فنی دانشگاه تهران. 

♦️بخش دوم از یادداشت‌های من درباره خطاهای شناختی در پرونده FATF.
در این یادداشت به بررسی خطای مهم شناختی درباره غفلت از نسبت استانداردها و ماموریت گروه ویژه اقدام مالی و تحریم‌های مالی آمریکا پرداختم.
♦️در طول سالهای بررسی این پرونده، یعنی از ۱۳۹۴ تا الان، این خطا بسیار مشاهده شده است. به نظرم تا این خطا برطرف نشود، مسیری برای ایجاد اجماع در میان تصمیم‌گیران وجود نخواهد داشت. دولت روحانی تلاش زیادی کرد تا واقعیت این پدیده نادیده گرفته شود، اما موفق نشد.
♦️ متن طولانی است و خواندن آن حوصله می‌خواهد.

بخش دوم از یادداشت‌های من درباره خطاهای شناختی در پرونده FATF

در این مطلب تلاش کردم توضیح بدهم که چرا اتفاقی که در سال ۹۵ رخ داد و تعهد سطح بالای سیاسی توسط وزیر وقت اقتصاد آقای طیب نیا برای اجرای کامل برنامه اقدام به گروه ویژه اقدام مالی ارائه شد برآمده از یک تحلیل غلط و به عبارتی برخاسته از مسئله شناسی غلط بوده است. طبیعتاً مسئله شناسی غلط منجر به ارائه راهکار غلط می‌شود و طبیعیست که مشکل اصلی بدون تغییر باقی خواهد ماند. این اتفاقی است که در پرونده اف ای تی اف برای ایران رخ داده است.
از بابت زیاد بودن حجم مطلب عذرخواهی می‌کنم این نوشته کمی کمتر از ۵ هزار کلمه است که خواندن آن نیازمند حوصله است پس آن‌هایی که حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند بهتر است به همین توضیح مختصر بسنده نمایند.
این اولین بخش از مجموعه مطالبی است که می‌خواهم درباره «خطاهای شناختی در پرونده fatf» بنویسم شاید در مجموع به ۶ بخش برسد ان شالله.

بخش اول خطاهای شناختی در پرونده FATF

لایحه برنامه هفتم در حال طی مسیر خود در مجلس شورای اسلامی است تا به قانون برنامه هفتم تبدیل شود. طبیعی است در این مسیر نهادهای مطالعاتی و افراد متخصص نظراتی برای بهتر شدن این برنامه ارایه دهند. مرکز پژو‌هش‌های اتاق بازرگانی از جمله نهادهای مطالعاتی است که به صورت تخصصی و منظم به ارایه نظرات خود دراین باره پرداخته است. این کنش‌ها حتما در ارتقای کیفیت برنامه هفتم موثر خواهد بود. از طرف دیگر نقد نظرات ارایه شده نیز به هدف فوق کمک می‌کند. در این نوشته به نقد یکی از نظرات مطرح شده از سوی مرکز مذکور در زمینه مدیریت بازار ارز پرداخته می‌شود.