سرمقاله روزنامه عصر ایرانیان:
یحیی سنوار که پس از شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس شده بود، پنجشنبه در تقابل با اشغالگران رژیم صهیونیستی در میانه میدان نبرد به شهادت رسید. یحیی سنوار را به خاطر طراحی عملیات تاریخی طوفان الاقصی، همه جهان میشناختند و همه آزادگان او را قهرمان مقاومت میدانستند. او با استعداد بینظیر خود علیرغم وجود اشراف اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی بر غزه، این عملیات را طراحی و رهبری کرد. اهمیت عملیات طوفان الاقصی صرفاً در بعد تکنیکی و عملیاتی خلاصه نمیشود که البته از این منظر نیز یک عملیات پیچیده و بینظیر است که ضربات مهلکی بر ساخت امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کرد و بازدارندگی آن را به طور مبنایی دچار خدشه کرد که غیرقابل ترمیم است. اما بعد مهمتر که عملیات طوفان الاقصی را یک عملیات تاریخی و تاریخساز میکند، لحظه تاریخی است که این عملیات با این کیفیت در آن رخ داد. برای درک بهتر این بعد نیاز است تا درباره زمینه تاریخی اجرای عملیات طوفان الاقصی بیشتر بدانیم. نتانیاهو سال گذشته ۱۵ روز قبل از عملیات طوفان الاقصی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره گامهای تاریخی این رژیم برای عادیسازی روابط با کشورهای مسلمان و مهمترین آن عادیسازی روابط با حکومت آل سعود صحبت کرد. او تاکید داشت که چالش تاریخی رژیم صهیونیستی در حال حل شدن است. معنای این حرف به حاشیه رفتن موضوع فلسطین بود. عادیسازی روابط رژیم با کشورهای اسلامی آخرین مرحله از به فراموشی سپردن آرمان فلسطین است. در چند سال اخیر با تغییرات کلان در عرصه بینالمللی که سبب شده تا آمریکا توجه بیشتری به موضوع مهار چین کند و لذا برای کاهش حضور خود در منطقه غرب آسیا خصوصاً از دوره ترامپ تلاش مضاعف کرد که پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را سریعتر به نتیجه برساند. عباراتی همچون صلح ابراهیم، معامله قرن و سایر عبارات شبیه به این را حتماً شنیدهاید. بعد اقتصادی و همکاریهای درهم تنیده اقتصادی و فناورانه نیز برای این گام طراحی کرده بودند. در اجلاس جی ۲۰ سال گذشته با حمایت آمریکا و با همکاری هندوستان، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی از طرح کریدور آیمِک (IMEC) رونمایی شد که از هندوستان شروع میشد و با عبور از دریای عمان از امارات و عربستان و اردن و رژیم صهیونیستی عبور میکرد و بعد به اروپا میرسید. این کریدور یک کمربند ایجاد میکرد که علاوه بر رقابت با کریدورهای چینی، در بستر عادیسازی روابط رژیم با کشورهای منطقه، جایگاه ژئوپلتیکی مهمی برای رژیم ایجاد میکرد. لازمهاش این بود که عادیسازی روابط شکل بگیرد. آمریکا با تمام توان از این طرح حمایت میکرد تا بتواند با اطمینان خاطر از آینده منطقه غرب آسیا و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی به موضوع مهار چین بپردازد. اگر این اقدامات کامل میشد علاوه بر اینکه موضوع فلسطین به تاریخ میپیوست، جبهه مقاومت که از یمن تا لبنان را شامل میشد به گوشهی رینگ میرفت و برای دههها نظم آمریکایی-صهیونستی بر منطقه حاکم میشد که معنای آن ناامن شدن کشورهایی مانند ایران و عراق و سوریه و لبنان بود. در این لحظه تاریخی عملیات بزرگ طوفان الاقصی رقم خورد. یک عملیات کاملاً فلسطینی که در زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی زلزله ایجاد کرد. در سطحی بالاتر طراحی کلان غرب برای شکلدهی به نظم جدید در منطقه غرب آسیا را به طور اساسی مختل کرد. واکنش رژیم صهیونیستی و آمریکا و سایر حامیان رژیم هم نشان داد که متوجه اهمیت تاریخی این عملیات بودند. اینکه رژیم صهیونیستی بدون ملاحظه نسبت به چهره خود در فضای بینالمللی دست به جنایات بزرگی میزند به خاطر درکی است که از عمق این موضوع دارد. این رژیم میداند که نتیجه این نبرد نظم جدید منطقه را تعیین میکند. او حتی عملیات ترور شهید سید حسن نصرالله را «نظم جدید» نام میگذارد. نکته مهم این است که رژیم صهیونیستی و حامیانش در بیش از یک سال گذشته علیرغم تمام جنایات خود به اهداف خود نرسیدهاند. نه در غزه و نه در لبنان موفق نشدهاند و این حقیقت نوید دهنده آن است که نظم آینده توسط فرزندان مقاومت رقم میخورد. فرزندان سید حسن نصرالله، فرزندان یحیی سنوار و اسماعیل هنیه و در یک کلام فرزندان خمینی (ره).
https://asre-iranian.ir/Newspaper/item/183948
- ۱ نظر
- ۲۸ مهر ۰۳ ، ۱۱:۴۱