وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تغییر نظم» ثبت شده است

در این چند هفته توجه غربی‌ها به سیاست چین در غرب آسیا بیشتر شده است. بعد از افزایش اقدامات شجاعانه یمنی‌ها در تنگه باب المندب، آمریکا و انگلیس تلاش جدی برای کشاندن چین به این قضیه کردند. آنها از چین می‌خواهند که ایران را تحت فشار بگذارد تا یمنی‌ها از اقدامات خود صرفه‌نظر کنند.
مشخص است تحلیل‌گران غربی در تحلیل این ماجرا سردرگم هستند. ظاهر امر باید چین مداخله کند چرا که تنش‌های تنگه باب المندب بر تجارت جهانی و چین، اثر منفی گذاشته است. اما رفتار چین متفاوت است و به «کناره‌گیری آگاهانه» از تحولات رو آورده است. 
۱- تحولات غرب آسیا با کنش‌گری محور مقاومت در حال رقم خوردن است و چین می‌داند که نه ایران و نه سایر بازیگران محور مقاومت تحت فشار تغییر رفتار نمی‌دهند. چین هم مانند سایر بازیگران منطقه بی‌اثر بودن فشار اقتصادی بر ایران را مشاهده کرده است.
۲- تحلیل‌گران زیادی چین را ایستا تحلیل می‌کنند. در ایران هم هستند. مثلا می‌گویند حجم تعاملات میان چین و آمریکا زیاد است و بعید است باهم به مشکل اساسی بخورند. اما باید پویا هم تحلیل کرد. به طور خاص نگاه چین به دنیا و سیاست‌های آمریکا را باید عمیق‌تر فهم کرد.
۳- دو سال پیش و در ایام کرونا چین سه ماه بندر مهم شانگهای را به دلیل سیاست کویید صفر تعطیل کرد، که اختلال قابل توجهی بر روند تجاری این کشور و دنیا وارد کرد. حتی خروج سرمایه‌ از این کشور را تشدید کرد. این تجربه آمادگی برای تحمل اختلالات مشابه را ایجاد کرد. در سایر حوزه‌ها نیز این روند را طی می‌کند. 
۴- چین نسبت به سیاست آمریکا برای مهار خود آگاهی دارد. می‌داند که از نظر معنا تفاوتی میان «ریسک‌زدایی» و «جداسازی» وجود ندارد. این کشور جدایی پرهزینه و دردناک اروپا و روسیه را با دقت دنبال کرده و درس‌های خودش را گرفته است. جنگ آشکار و پنهان در تراشه را دارد تجربه می‌کند.
۵- چین ائتلاف تحریم به رهبری آمریکا علیه روسیه را تهدید بالقوه که امکان بالفعل شدن در آینده نزدیک دارد، برای خود می‌داند. نتیجه بالفعل شدن این تهدید، اعمال حداکثری تحریم علیه چین همانند تحریم علیه روسیه است. چین شبیه‌سازی تحریم بانکی علیه خود را چند سال پیش انجام داد.
۶- مشغولیت آمریکا و متحدانش در غرب آسیا فرصت برای اعمال سیاست‌های ضد چینی را کاهش می‌دهد. هرچه این مشغولیت عمیق‌تر و بیشتر باشد،‌ زمان تهاجم همه جانبه اقتصادی به چین به تاخیر می‌افتد. چین می‌داند برای غرب امنیت رژیم موضوع مشغله‌سازی است.
۷- رفتار آمریکا و متحدانش در حمایت از نسل کشی رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی چهره‌شان را در جهان به شدت تخریب کرده است که این وضعیت اجرای سیاست‌های ضدچین را برای آنها سخت می‌کند.  آمریکا نیاز دارد تا همراهی بازیگران مختلف برای مهار چین را به دست آورد و این کار نیاز به چهره خوب دارد.
۸- ضعیف شدن آمریکا و عدم توان امنیت‌سازی در منطقه غرب آسیا برای همه از جمله چین روشن شده است. چین برای توسعه اقتصادی خود در این منطقه به زیرساخت امنیت نیاز دارد. به نظر می‌رسد چین متوجه این شده است که امنیت در این منطقه توسط محور مقاومت عرضه می‌شود. چین در چارچوب ابتکار امنیت جهانی GSI خود واسطه توافق میان ایران (هماهنگ کننده محور مقاومت) و عربستان (به عبارتی رهبر کشورهای عربی) شد.
۹- تضعیف نظم آمریکایی در منطقه غرب آسیا و دور شدن هرچه بیشتر بازیگران این منطقه از آمریکا برای راهبرد کلان چین بهتر است. تحولات میدانی بعد از طوفان الاقصی این را تقویت می‌کند. چین مراقب خواهد بود که وارد بازی که نظم آمریکایی تضعیف شده را تقویت کند، نشود.
۱۰- «کناره‌گیری آگاهانه» از تحولات میدانی نوعی نظاره‌گری است که سبب می‌شود چین فرصت بیشتر برای کاهش آسیب‌پذیری‌های خود داشته باشد. چرا که منبع تهدید اصلی مشغولیت‌های مهمی در غرب آسیا دارد.
۱۱- ایران (محور مقاومت) باید به دنبال افزودن «مشارکت اقتصادی در توسعه زیرساخت‌ها» به «کناره‌گیری آگاهانه» در سیاست چین باشد. این موضوع با منافع و راهبردهای کلان چین همخوانی دارد. تقویت ایران (محور مقاومت) هم امنیت‌سازی مورد نیاز چین و هم مشغولیت آمریکا و متحدانش را به دنبال دارد.

مسعود براتی

نکات اصلی گفتار:
۱- شکل‌گیری نظام تحریمی آمریکا از سال ۲۰۰۱ آغاز شد و به صورت مستمر ساخته و تکامل یافت. تمرکز ابتدایی نظام تحریمی بر تراکنش‌های مالی بود. در سال ۲۰۱۰ با تصویب قانون تحریم جامع ایران و سرمایه‌زدایی (سیسادا) سلاح‌سازی از دلار در نظام تحریمی آمریکا رخ داد.
۲- بعد از مذاکرات ایران و آمریکا و توافق هسته‌ای، تحریم به عنوان یک ابزار راهبردی موفق در نظام تصمیم‌گیری آمریکا به رسمیت شناخته شد. گزارش موسسه رند در سال ۲۰۱۶ با عنوان «قدرت اجبار»‌ به بررسی تحریم به عنوان ابزار راهبردی پرداخت.
۳- موسسه رند امکان‌سنجی استفاده از تحریم برای مقابله با سایر دشمنان آمریکا از جمله چین و روسیه را نیز بررسی کرد.
۴- بعد از حمله روسیه به اوکراین نظام تحریمی آمریکا وسعت بیشتری یافت. آمریکا از تشکیل «ائتلاف تحریم» خبر داد. ائتلافی با ترکیب ۲۶ کشور که طبق گفته آدیمو قائم مقام خزانه‌داری سه مولفه مهم شکل دهنده قدرت این ائتلاف: حجم اقتصاد، فناوری‌های لبه و ارزهای جهان‌روا است. اروپای غربی و کشورهای ژاپن، کره و استرالیا از اعضای مهم این ائتلاف هستند.
ابتکارات جدیدی نیز در تحریم علیه روسیه صورت گرفته است از جمله محدودیت «سقف قیمت» که بر زنجیره خدمات نقل و انتقال دریایی نفت استوار است.
۵- نظام تحریمی آمریکا به صورت غیرآشکار اما جدی علیه چین نیز توسعه یافته است. در ۳ سال گذشته بیش از ۱۰ اقدام تحریمی و محدودیتی عمدتا در حوزه تجاری علیه چین صورت گرفته است.
۶- دلالت‌های وضعیت کنونی نظام تحریمی آمریکا برای ایران:
یک. اعضای ائتلاف تحریم حاضر به همکاری راهبردی با ایران نیستند. انتظار شکل‌گیری همکاری که منجر به تقویت جایگاه ایران شود، غیرواقعی است. این ادعا که باید در همکاری‌های خارجی توازن میان شرق و غرب را ایجاد کرد، غیرواقعی بوده و نمی‌تواند منافع ایران را تامین کند. نتیجه پیگیری این گزاره صرفا از دست دادن فرصت‌ها و ضعیف ماندن است.
دو. همکاری با کشورهای هدف نظام تحریمی آمریکا در دو سطح امکان پذیر است. یکی در سطح مقابله با تحریم‌ها که در این سطح نوع، گستره و نقش آن کشور در اقتصاد متعارف تعیین کننده است. 
دوم همکاری راهبردی برای تضعیف کلی نظام تحریم آمریکا که به معنای همکاری برای تضعیف مولفه‌های قدرت سه‌گانه مورد اشاره آدیمو می‌تواند باشد.

صوت گفتار