وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

🔸گویا قرار است فردا وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم به مجلس معرفی شوند. هر فرد پیشنهادی برنامه‌ای نیز به مجلس ارایه می‌دهد. در انتهای این فرایند تکلیف وزرا که بدنه اصلی دولت را تشکیل می‌دهند مشخص می‌شود. این دوره چند روزه، تصویر چهار سال آینده را دقیق‌تر ترسیم می‌کند.
🔸در این لحظه ما شاهد یک «هم‌زمانی» مهم نیز هستیم. همزمانی شروع به کار دولت چهاردهم، مجلس دوازدهم و اجرای برنامه پنجساله هفتم پیشرفت؛ یعنی در چهارسال پیش رو که ۸۰ درصد از برنامه هفتم است، تصمیم‌ها و اقدامات دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم تعیین کننده هستند. در نتیجه فرایند بررسی وزرای پیشنهاد و برنامه‌های آنها در مجلس شورای اسلامی که در روزهای پیش رو شاهد آن خواهیم بود، در موفق بودن یا نبودن برنامه هفتم نیز تعیین کننده است. از آنجا که رئیس جمهور نیز بارها بر اهمیت و محوریت برنامه‌ هفتم در دولت خود تاکید داشته‌اند لذا برنامه هفتم می‌تواند معیار و مبنایی برای ارزیابی وزرای پیشنهادی و برنامه‌های آن‌ها باشد.
✅«جریان اجتماعی-سیاسی» خواهان پیشرفت و عدالت که در انتخابات ۱۴۰۳ توانست نمایش قدرتمندی از خود نشان دهد با محوریت رای به دکتر جلیلی، نمی‌تواند به این لحظه مهم بی‌تفاوت باشد، بلکه باید با حضوری فعال و موثر در این لحظه نقش‌آفرینی کند. این نقش‌آفرینی از جنس همان کارهایی است که در ایام انتخابات توسط این جریان انجام می‌شد. کارهایی با رویکرد تبیینی با هدف «آگاهی بخشی به مردم»  درباره امورات مهم و ملی که در حال وقوع است، تا زمینه حضور و مشارکت مردم مهیاتر شود. همان رویکردی که مورد تقدیر رهبر انقلاب نیز قرار گرفت. 
📌مخاطب اصلی فعالیت‌های یک جریان اجتماعی-سیاسی مردم هستند. هدف اصلی آن «تصویرسازی درست و منطبق با واقعیت در ذهن مردم» است. رای اعتماد دادن یا ندادن مسئولیتی است که قانون اساسی بر عهده نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی قرار داده است. جریان اجتماعی-سیاسی می‌تواند با بیان مواضع خود درباره وزرای پیشنهادی و برنامه‌های آنها به نماینده‌های مجلس برای تصمیم‌بهتر کمک کند، اما از آن مهمتر ترسیم تصویری روشن و صریح برای مردم است. برای مردم باید شفاف بیان شود که آیا وزاری پیشنهادی و برنامه‌های آنها می‌تواند نیازها و مطالبات آنها را پاسخ دهد؟ آیا منجر به ساختن مسکن می‌شود؟ آیا منجر به ایجاد اشتغال می‌شود؟ آیا می‌تواند مشکلات اصلی آنها را حل کند؟ آیا می‌تواند اهداف مهم برنامه هفتم پیشرفت را محقق کند؟ آیا رشد هشت درصدی که مورد تاکید برنامه هفتم بوده است، با وزرا و برنامه‌های پیشنهادی آنها محقق می‌شود؟ آیا احکام متعدد و متنوع که تکالیف مختلفی بر عهده دولت و وزارت‌خانه‌های دولت قرار داده است، مورد توجه وزرای پیشنهادی و برنامه‌های آنها قرار گرفته است؟ آیا جایگاه ایران در منطقه و بین‌الملل ارتقا پیدا می‌کند؟
🔻البته ترسیم این تصویر برای مردم کار سخت و پیچیده‌ای است. مباحث برنامه هفتم از جنس برنامه و گزاره‌های تخصصی است و برنامه‌های پیشنهادی وزرا هم از همین جنس است. ارزیابی آنها و ساده‌سازی آنها برای مخاطب عمومی کار سختی است. همچنین امکان دارد برنامه‌های ارایه شده حاوی گزاره‌های خوب باشد ولی صادقانه نباشد. یعنی امکان دارد برنامه پیشنهادی صرفا برای گرفتن رای اعتماد نوشته شده باشد و اعتقادی به آن در واقعیت وجود نداشته باشد. یادمان نرفته زمانی که آخوندی در سال ۹۲ به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شد، به طور جدی از مسکن مهر دفاع کرد و حتی خود را مبدع ایده مسکن مهر معرفی کرد اما در عمل نشان داد که هیچ اعتقادی به آن ندارد. 
برای همین ارزیابی سابقه و کارنامه فرد معرفی شده نیز مهم است. فقط آفتی که امکان دارد تهدید کننده باشد، سطحی شدن و درگیر حرف‌های بی مبنا شدن است که باید از آن مراقبت کرد. سابقه افراد معرفی شده باید در نسبت با مسایل مهم آن حوزه و تکالیف برنامه هفتم مورد ارزیابی قرار گیرد.
✅جریان اجتماعی-سیاسی که در انتخابات ریاست جمهوری تا حد خوبی توانست با مردم از مسایل پیشرفت و عدالت صحبت کند و همراهی آنها را ایجاد کند، در ایام بررسی وزرای پیشنهادی هم باید با مردم از همان مسایل البته در نسبت با وزرا و برنامه‌های پیشنهادی صحبت کند. یادمان باشد پیشرفت و عدالت بدون حضور و مشارکت مردم رخ نمی‌دهد و لذا در لحظات مهم باید با مردم گفتگو کرد.

چرا جلسه رهبر انقلاب با رقیب انتخاباتی رئیس جمهور رسانه‌ای شد؟
🔹رهبر انقلاب پس از انتخابات اقدامی بی‌سابقه انجام داد. روز شنبه پس از مشخص شدن نتایج انتخابات و بلافاصله بعد از جلسه با رئیس جمهور منتخب، جلسه‌ای با رقیب او آقای جلیلی برگزار کرد که رسانه‌ای شد و در آن «ضمن تشکر از رویکرد تبیینی آقای دکتر جلیلی در عرصه رقابت‌های انتخاباتی و همچنین ایجاد زمینه برای شور و شوق مردمی بیشتر در انتخابات، برای وی آرزوی موفقیت کردند.» بی‌سابقه بودن این اقدام نه در برگزاری جلسه بلکه در زمان برگزاری و رسانه‌ای شدن و تقدیر از رویکرد آقای جلیلی است. 
✅به خوبی می‌دانیم که رهبر انقلاب در همه دوره‌ها به طور کامل از دولت‌ها حمایت و پشتیبانی می‌کنند و این موضوع هیچ استثنائی ندارد. ایشان بارها نیز بر این موضوع تاکید کردند و دلیل آن را اهمیت کار قوه مجریه بیان کرده‌اند. لذا برگزاری جلسه با رقیب اصلی آقای پزشکیان به معنای تغییر این سنت نیست. بلکه به معنای دغدغه ایشان برای شکل‌دهی به یک نیروی اجتماعی موثر برای پیشرفت است. این دغدغه نیز به نگاه رهبر انقلاب به موضوع پیشرفت برمی‌گردد.
اگر به ابتدای امسال برگردیم (زمانی که کسی نمی‌دانست قرار است چند ماه دیگر انتخاباتی برگزار شود) و شعار سال را مورد توجه قرار دهیم تاحدی می‌توانیم موضوع را بهتر درک کنیم. ایشان شعار سال ۱۴۰۳ را «جهش تولید با مشارکت مردم» قرار دادند. در تبیین این شعار نیز تاکید فرمودند :«بِجد اعتقاد دارم که این جهش بدون مشارکت مردم و بدون حضور مردم اتّفاق نخواهد افتاد. ...در بخش مردمی ظرفیّتهای بزرگی وجود دارد و این ظرفیّتها بایستی فعّال بشود، باید از آنها به نفع کشور و به نفع مردم استفاده بشود.»
رهبر انقلاب جهش در اقتصاد را وابسته به حضور و مشارکت مردم می‌دانند. این تنها محصور در اقتصاد نیست بلکه از نظر ایشان تحقق پیشرفت به طور کلی و در ابعاد مختلف آن نیز مستلزم حضور و مشارکت موثر مردم است. نقش مردم بسیار پررنگ است و رهبر انقلاب در طول سال‌ها بارها و بارها بر این نقش تاکید داشته‌اند. ایشان تصریح دارند که *«هر جا مردم وارد شده‌اند ما پیشرفت کرده‌ایم. در دفاع مقدّس مردم وارد شدند، ما پیروز شدیم؛ در مسائل سیاسی کشور مردم هر جا وارد شدند ما پیروز شدیم»* (۱ فروردین ۱۴۰۲)
📌رهبر انقلاب عنصر اصلی پیشرفت را حضور و مشارکت مردم می‌دانند. این حضور و مشارکت نیز رخ نمی‌دهد مگر اینکه مردم نسبت به مسایل مربوط به پیشرفت کشور آگاه شوند. به همین دلیل است که در سال‌های گذشته ایشان بارها و بارها بر ضرورت *«جهاد تبیین»* تاکید داشته‌اند. جهاد تبیین کلید فعال شدن ظرفیت مردم است.
در انتخابات اخیر این فرصت به وجود آمد که این الگو تا حدودی اجرا شود و آقای جلیلی با اتخاذ رویکرد تبیینی ناظر به مسایل پیشرفت کشور توانست حرکتی کم سابقه را سامان‌دهی کند و نتیجه قابل توجهی نیز به دست آورد. این تجربه از چشمان رهبر انقلاب دور نماند و ایشان در تایید و تثبیت این تجربه ورود کردند. *به نظر ایشان می‌خواهند یک نیروی اجتماعی-سیاسی موثر برای پیشرفت کشور شکل‌ بگیرد.* شاید دلیل رسانه‌ای شدن جلسه ایشان با آقای جلیلی همین موضوع باشد. با همین نگاه می‌توان بیانات ایشان در مراسم تنفیذ را بهتر درک کرد. ایشان به دولت توصیه کردند :«دولت محترم و رئیس‌جمهور محترم ان‌شاءالله برای مردم، با مردم، در میان مردم از این «ظرفیّت عظیم مردمی» استفاده کنند و از آن برای رسیدن به اهدافی که ذکر کردند و راهی که میخواهند بروند، بهره بگیرند.»
📌از دیدگاه رهبر انقلاب پیشرفت حاصل نمی‌شود الا به حضور و مشارکت موثر مردم. برای اینکه این اتفاق رخ دهد، باید حلقه‌های میانی با رویکرد آگاهی بخشی و کار تبیینی زمینه حضور مردم را مهیا کنند. همان اتفاقی در که در ایام انتخابات در کمپین انتخاباتی آقای جلیلی رخ داد. لذا می‌توان گفت این حرکت که از گذشته در کشور شروع شده، در انتخابات اخیر یک تجربه فراگیر و تاحد خوبی موفق داشته است. این حرکت باید استمرار داشته باشد تا سرعت کشور در مسیر پیشرفت کند و یا دچار وقفه یا عقب‌گرد نشود. 
🔻شکل‌دهی به یک حرکت اجتماعی-سیاسی موثر ذیل مفهوم پیشرفت و عدالت نیاز اصلی دوره پیش‌رو است. در حال حاضر شخصیت محوری و شناخته شده‌ای که ظرفیت شکل‌دهی به این جریان را دارد، آقای جلیلی است. ایشان هم ظرفیت شخصی و هم اقبال اجتماعی مناسب برای این حرکت را دارد. این حرکت بسیار فراتر از دولت سایه است و بخش مهمی از آن در لایه‌های اجتماعی و سیاسی و در تعامل با بدنه عظیم مردم معنا پیدا می کند. در صورتیکه برنامه‌ریزی لازم برای کارهای تبیینی متعدد و گسترده ناظر به مسایل حوزه پیشرفت و عدالت انجام شود، ظرفیت عظیم مردم به صحنه خواهد آمد.

🔹الزامات متعددی در مسیر وجود دارد که باید درباره آنها صحبت کرد. نباید منتظر یک ساختار بالا به پایین ماند تا این حرکت بزرگ اجتماعی- سیاسی را مدیریت کند. هر شخص یا گروهی که تجربه فعالیت در این مسیر را در ایام انتخابات داشته است می‌تواند با تغییراتی ناظر به شرایط به حرکت خود ادامه دهد. تمرکز را باید بر فعال بودن و فعالیت داشتن گذاشت و در کنار آن به دنبال هم‌افزایی با سایر بازیگران این صحنه بود. اگر این اتفاق رخ دهد، می‌توان اطمینان داشت که ایران از قطار پیشرفت عقب نماند و سایر بازیگران صحنه منطقه و بین‌الملل از ایران پیشی نگیرند.
✍️مسعود براتی

چند روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، آقای پزشکیان مقاله‌ای در روزنامه تهران تایمز با عنوان «پیام من به جهان جدید» منتشر کرد که در آن شمای کلی از سیاست‌خارجی دولت ایشان ترسیم شده بود. همان زمان نکاتی را نوشتم اما وقت نشد که کامل و منتشر کنم. دیروز که رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ دکتر پزشکیان نکاتی درباره سیاست خارجی و اولویت‌های آن در دوره جدید مطرح کردند، تصمیم گرفتم متن را به روز کنم و در اختیار مخاطبان قرار دهم. در این مطلب مقایسه‌ای میان اولویت‌های تبیین شده از سوی مقام معظم رهبری و نکات بیان شده در مقاله دکتر پزشکیان انجام خواهد شد.

یک.

رهبر انقلاب در اولین نکته مربوط به سیاست خارجی می‌فرمایند«در مقابل امواج و حوادث جهانی و بخصوص منطقه‌ای، برخورد کشور، برخورد فعّال باشد، برخورد اثرگذار باشد، نه برخورد منفعل» ایشان مثال تحولات فناورانه مربوط به «هوش مصنوعی» را بیان می‌کنند. یکی دیگر از تحولات مهم در صحنه بین‌المللی موضوع «تغییر نظم» است به معنای تغییر معادلات کلان قدرت و کاهش نسبی قدرت آمریکا در برابر رقبای خود از جمله چین، روسیه و ایران. دکتر پزشکیان نیز در تیتر مقاله خود اشاره تلویحی به این موضوع داشته‌اند. اما در مقاله اشاره صریح‌تری به این موضوع ندارند. اینکه دولت چهاردهم چه فهمی از موضوع «تغییر نظم» دارد و چه رویکرد و سیاستی را در قبال آن دنبال خواهد کرد اهمیت دارد. در مقاله اشاراتی به حضور در سازمان شانگهای و گروه بریکس بیان شده است که ذیل همکاری با کشور روسیه آمده است. دولت چهاردهم باید انتخاب راهبردی خود را مشخص کند که آیا می‌خواهد با بازیگرانی که خواهان تغییر نظم بین‌الملل و تغییر وضع موجود هستند، هم‌کاری و هم‌افزایی کند و یا می‌خواهد از این صحنه دور باشد.

در مقاله صحبت از «تعادل» در سیاست خارجی شده است که تردید را نسبت به انتخاب راهبردی دولت چهاردهم افزایش می‌دهد. در مقاله آمده است: «با این رویکرد، دولت من قصد دارد سیاستی فرصت‌گرا را پیگیری کند که با ایجاد «تعادل» در روابط با همه‌ی کشورها، منطبق با منافع ملی، توسعه اقتصادی و نیاز‌های صلح و امنیت منطقه و جهان باشد».

«تعادل» که ناظر به سیاست خارجی ایران در سال‌های اخیر مطرح می‌شود اشاره به ایجاد توازن در روابط با شرق و غرب است. در سه سال اخیر انتقادهایی به سیاست خارجی دولت شهید رئیسی مطرح می‌شد که غرب را به کلی کنار گذاشته و خیلی به دنبال روابط با شرق است. لذا تعادل به معنای متوازن کردن میان غرب و شرق است. این گزاره ظاهری خوب دارد اما دقیق‌تر که نگریسته شود و با شرایط کنونی کشور تطبیق داده شود، کمی نگران کننده می‌شود. به عبارت دقیق‌تر پیگیری «تعادل» در سیاست خارجی به معنای این انتخاب راهبردی است که ایران نمی‌خواهد در موضوع «تغییر نظم» در سمت بازیگران خواهان تغییر باشد و می‌خواهد در میانه بازی کند و این نگاه می‌تواند از دست رفتن فرصت‌های واقعی پیش‌روی ایران در همکاری با کشورهای مخالف نظم کنونی آمریکا محور شود.

نگرانی نسبت به این رویکرد زمانی عمیق‌تر می‌شود که به این نکته توجه کنیم، در سابقه سیاست خارجی ایران در سه دهه گذشته، تلاش‌های ایران برای بهبود روابط با غرب خصوصا کشورهای اروپایی متحد آمریکا، موفق نبوده و شکست خورده است. از گفتگوهای انتقادی دولت خاتمی تا مذاکرات هسته‌ای در دوره خاتمی که روحانی مسئول مذاکرات بود و مذاکرات دوره روحانی منتج به برجام و به طور مشخص دوره بعد از خروج آمریکا از برجام موید این ادعا است.

رهبر انقلاب نیز در بیانات دیروز خود به این نکته که کشورهای اروپایی بدرفتاری کردند تصریح کردند و فرمودند: «علّت اینکه کشورهای اروپایی را بنده به عنوان اولویّت ذکر نمیکنم، این است که اینها با ما این چندساله خوب رفتار نکردند؛ با ما خوب برخورد نکردند. در قضیّه‌ی تحریمها، در قضیّه‌ی نفت، در قضایای گوناگون، در عناوین جعلی مثل حقوق بشر و امثال اینها، با ما بد رفتار کردند»

دلیل بی‌نتیجه بودن این تلاش‌ها نیز به نگاه کشورهای اروپایی متحد آمریکا (انگلیس، فرانسه و آلمان) به ایران برمی‌گردد. آنها به دلیل تبعیت حداکثری از آمریکا در سیاست‌های بین‌الملل خود، ایران را یک تهدید نگریسته و وارد همکاری که منجر به تقویت و توسعه ایران بشود، نخواهند شد. در ۱۵ سال اخیر این موضوع شدت بیشتری یافته است.

در نتیجه اعلان این سیاست تعادل میان غرب و شرق، منجر به همکاری راهبردی با غرب نمی‌شود اما سبب می‌شود شرق در همکاری راهبردی با ایران تردید کند. این تردید ناشی از تجربه‌ای است که در دوران برجام داشته اند. در نتیجه کشورهایی مانند چین جانب احتیاط را با ایران خواهند گرفت. توضیح اینکه همکاری راهبردی با ایران در شرایط تحریمی نیازمند پذیرش میزانی از ریسک مواجهه با تحریم است. کشورهای شرقی این ریسک را زمانی خواهند پذیرفت که نسبت به همکاری در برابر غرب اطمینان داشته باشند. اتفاقی که در همکاری میان چین و روسیه می‌بینیم. وسط بازی در این میدان مانع ایجاد اطمینان خاطر خواهد شد و افزایش احتیاط را به دنبال خواهد داشت.

دو.

رهبر انقلاب یکی از اولویت‌ها را همسایگان بیان می‌کنند. ایشان می‌فرمایند: «یکی از اولویّتهای ما همسایگان ما هستند» ایشان تاکید می‌کنند که « بایستی ما بر روی روابط با همسایگان کار کنیم». دکتر پزشکیان نیز در مقاله خود این موضوع را تاکید دارند و می‌نویسند «در دولت من، تحکیم روابط با همسایگان در اولویت قرار خواهد داشت. ما پیگیر تشکیل یک «منطقه قوی» خواهیم بود»

منطقه قوی یا منطقه قدرتمند به جای یک قدرت منطقه‌ای ابتدا توسط روحانی مطرح شد. (نگاه کنید: mshrgh.ir/745000)  این سیاست در ظاهر زیبا است. همانطور که روحانی توضیح می‌دهد به جای رقابت میان کشورهای منطقه برای افزایش قدرت، خوب است به یک منطقه قوی که نشات گرفته از همکاری میان کشورهاست فکر شود.

نکته مهم این است که آیا برای همکاری همیشه منطق لیبرالیسم جواب می‌دهد؟ یا در برخی مواقع ناچار به تکیه بر منطق رئالیستی هستیم؟

کشورهای همسایه (منطقه) به دو دسته تقسیم می‌شوند. کشورهایی که ایران را تهدید وجودی خود می‌دانند و کشورهایی که اینگونه نگاه نمی‌کنند. در مورد دسته دوم زمینه لازم برای همکاری با منطق لیبرلیستی (برد-برد) وجود دارد. اما دسته اول این منطق کارایی ندارد. تنها در زمانی آنها حاضر به همکاری می‌شوند که چاره‌ای برای مهار قدرت ایران نبینند. این سیاست اگر اعلامی صرف باشد خوب است. اما اگر اعمالی هم باشد و معنایش در عمل کنار گذاشتن مسیر قدرت‌مند شدن در منطقه باشد، خطا خواهد بود. تجربه در دوره روحانی داشته ایم و منجر به بدتر شدن روابط ما با کشورهای دسته اول شد.

سه.

اولویت بعدی که رهبر انقلاب مورد اشاره قرار دادند «توسعه میدان دیپلماسی» به معنای توسعه روابط با آفریقا، آسیا و سایر مناطق دنیا بود. دکتر پزشکیان نیز در مقاله خود به این موضوع اشاره کرده و حفظ و تعمیق روابط با آفریقا و آمریکای لاتین را مورد تاکید قرار داده است. آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد لزوم برنامه‌ریزی برای این مهم است. اگر برنامه‌ریزی صورت نگیرد، امکان دارد که در برخورد با سایر اولویت‌ها این موضوع به حاشیه رانده شود.

چهار.

رهبر انقلاب اولویت دیگری که تاکید می‌کنند استحکام روابط با کشورهایی است که از ما در شرایط سخت حمایت کردند. ایشان می‌فرمایند: «یکی از اولویّتها ارتباط مستحکم با کشورهایی است که در این سالها در قبال فشارها از ما حمایت کرده‌اند، به ما کمک کرده‌اند؛ چه در سازمان ملل، چه در غیر سازمان ملل، چه در میدان عمل، همکاری‌های اقتصادی و غیره، از ما حمایت کرده‌اند؛ ما قدرشناسی باید بکنیم؛ ارتباطاتمان را با اینها بایستی مستحکم کنیم؛ این سیاست اولویّت‌دار ما است؛ و از این قبیل کارهای اولویّت‌داری در این زمینه وجود دارد»

دکتر پزشکیان نیز در مقاله خود به این موضوع اشاره کرده است و می‌نویسد: «چین و روسیه همواره در روز‌های سخت دوست و پشتیبان ما بوده‌اند. ما این دوستی را بسیار ارزشمند می‌دانیم». این تاکید خوب است اما باید به تجربه دولت روحانی که در واقعیت رخ داد توجه کرد. جالب است که همین بیان را روحانی نیز در ابتدای دولت خود داشت. برای مثال خبرنگار شبکه چینی سی سی تی وی در مورد دورنمای روابط ایران و چین در دوران بعد از تحریم پرسید و روحانی اینگونه پاسخ داد: «ما دوستان دوران سختی و تحریم را فراموش نمی‌کنیم و امروز باید زمینه توسعه بیشتر روابط برای کشورهایی که در سال های گذشته با وجود مشکلات تلاش کردند روابط گسترده‌ای با ما داشته باشند را فراهم کنیم» (۲۷ دی ۱۳۹۴)

https://fararu.com/fa/news/259200

شبیه به این حرف را ظریف در دیدار معاون نخست وزیر چین هم گفته است:«ایران دوستان خود در دوران سخت را فراموش نخواهد کرد»

https://borna.news/0023Sx
اما اتفاقی که در عمل افتاد چیز دیگری بود و نتیجه‌اش دور شدن چین از ایران بود. ریشه آن در ساده انگاری روابط بین‌الملل و عدم درک تضادها و رقابت‌ها بود. همان‌ چیزی که می‌توان در طرح موضوع تعادل در روابط خارجی مشاهده کرد.

شاید روحانی و ظریف واقعا در ذهنشان توسعه همکاری با چین بوده است اما به دلیل رویکرد غالب در راس دولت و نیز سایر اجزای دولت که تمایل به غرب دارند، تمام پیوندهای ایجاد شده با چین از میان رفت. در وزارت نفت بدترین اتفاقات رقم خورد. ظریف خود نیز در انتهای دولت از این موضوع شکایت داشت. او در آخرین گزارش خود به مجلس درباره برجام می‌نویسد: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و با خوش‌خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند.»

دولت چهاردهم باید برای جلوگیری از رخ دادن مجدد این وضعیت برنامه داشته باشد و الا با توجه به رویکرد کلی دولت وقوع مجدد آن وضعیت قابل انتظار است.

نکته آخر:

در ارزیابی کلی سوال مهمی که مقاله به آن پاسخ روشنی نمی دهد موضوع «مقابله با تحریم» است. به عبارت دیگر مقاله پاسخ روشنی به این سوال که قرار است دولت چهاردهم در مقابله با تحریم چه کاری انجام دهد و برنامه ‌اش چیست، نمی‌دهد.

برای مثال دولت شهید رئیسی خنثی‌سازی تحریم را به عنوان پاسخ اصلی برگزید و مذاکره برای رفع تحریم را یک امر با اولویت پایین‌تر دنبال کرد و دست‌آوردهایی نیز در این زمینه داشت. اما در این مقاله هرچند اشاراتی به مذاکره البته با کشورهای اروپایی شده است اما پاسخ سوال مقابله با تحریم نیست. چرا که تجربه سالهای ۱۳۹۷ تا الان نشان داده است که اروپا در موضوع تحریم فاقد توانایی است و نمی‌تواند به وعده‌های خود عمل کند که در مقاله نیز به آن اشاره شده است. اما مقاله در نسبت با آمریکا هم پاسخ روشنی ندارد و به نظر می‌رسد برنامه مشخصی برای آن فعلا موجود نیست.

مسعود براتی