وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، در گفت و گو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخته و درحالی که بیان می‌دارد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده است، به صورت اغراق‌امیزی از برجام دفاع می‌کند. در همین رابطه مصاحبه‌ای با مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی داشتیم که مشروح این گفت و گو به شرح ذیل است: 

 

آقای جهانگیری در مصاحبه‌ خود اعلام کردند با وجود برجام شرایط اقتصادی جامعه متحول شد. آیا در واقعیت هم چنین چیزی را مشاهده کردیم؟

برخی از صحبت‌های آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابل‌قبول و برخی تحلیل‌ها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در بحث تحریم‌ها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریم‌ها، بدون شک اثر خیلی جدی در گم‌شدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.

 

درست است که تحریم‌ها روی اقتصاد اثر دارند و کسی این واقعیت را نفی یا انکار نمی‌کند، اما نحوه مواجهه با تحریم‌ها و این که چه تدبیر، راهکار و راهبردی برای مقابله با تحریم‌ها اتخاذ می‌شود، اثر خیلی مهمی دارد که آیا کشوری به بزرگی جمهوری اسلامی ایران باید در چنین شرایطی در جا بزند یا به رشد خود ادامه بدهد؟

 

آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی امریکا و اهداف خصمانه‌ای بود که دولت امریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامه‌هایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکته‌ای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است. 

 

از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراق‌هایی هم کرده است. البته برجام آورده‌ها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که به‌صورت اغراق گونه بیان شود. مهم‌ترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریم‌ها بود که در سال‌های ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد و لذا سال ۹۵ از منظر رشد اقتصادی به‌واسطه رشد تولید نفت خیلی جدی بود و نزدیک به ۱۲% رشد اقتصادی ثبت شد که بخش اصلی آن نفت بود و لذا امتداد پیدا نکرد و رشد اقتصادی در سال بعد عادی و در سال بعد از آن به‌خاطر بازگشت تحریم‌ها منفی شد.

 

این نوسان جدی‌ای که رخ داد، به‌خاطر اعتمادی بود که به وعده‌های دولت امریکا صورت گرفت و نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران به‌گونه‌ای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریم‌ها آسیب‌پذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهم‌ترین متغیر آن نفت بود و یک‌بار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریم‌ها مواجه شدیم و خروج امریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب می‌شود.

 

برجام توانست مشکلات ما با جهان را رفع و رجوع کند؟

برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع‌ و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بی‌توجه شدیم و حتی به توسعه زیرساخت‌های تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راه‌اندازی مرکز هدف‌گیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیج‌فارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاستا که توسط کنگره امریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بی‌توجهی‌ها بودند، لذا نه‌تنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم.

 

آقای جهانگیری معتقدند دولت در سال  ۹۵ توانست به واسطه برجام سرمایه خارجی وارد کند آیا آمارها هم بر این ادعا صحه می‌گذارند؟

این ادعا که برجام در جذب سرمایه‌گذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سال‌های ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایه‌گذاری خارجی رخ‌داده، اما در واقعیت طرح‌هایی که عملیاتی شدند و سرمایه‌های که به‌صورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان می‌دهند سرمایه‌گذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریم‌ها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایه‌گذاری خارجی رخ‌داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتی‌که در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابل‌توجهی ثبت شده‌اند که کاغذی هم نبوده‌اند و در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایه‌گذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.

 

علت دفاع همه‌جانبه آقای جهانگیری و مسئولین رده بالای دولت قبل از برجام چیست؟ در حالی که خود مسئولین دولت قبل به اثرگذاری تقریبا هیچ برجام اعتراف کردند؟

این که علت دفاع آقای جهانگیری از برجام چیست را باید از این منظر تحلیل کرد که مهم‌ترین ایده آقای روحانی در دولت‌های اول و دوم مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را می‌سازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیل‌های خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلی‌شان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانی‌ها شفاف و تثبیت شده است. 

1)    قانون H.R.815 که چهارشنبه گذشته توسط بایدن امضا شد، ترکیبی از موضوعات مختلف است که در این ایام ذهن نمایندگان و سناتورهای کنگره آمریکا را به خود مشغول کرده و در نهایت در قالب یک بسته ترکیبی به قانون تبدیل شده است. کمی درباره قانون بیشتر بدانیم:
https://www.congress.gov/bill/118th-congress/house-bill/815
2)    سه بخش ابتدایی این قانون تخصیص بودجه بیشتر به سه چالش روز دنیا از نظر آمریکاست: «امنیت رژیم صهیونیستی»، «امنیت اوکراین» و «امنیت هند و اقیانوسیه». اولی مساله ایران و غرب آسیا و دومی مساله روسیه و شرق اروپا و سومی مساله چین و شرق آسیا است. 
3)    کمک ۲۶ میلیارد دلاری به رژیم صهیونیستی موتور جنگی این رژیم را زنده نگه می‌دارد، کمک بیش از ۶۰ میلیارد دلاری به اوکراین فضای جنگی را میان روسیه و اوکراین تا چند ماه دیگر زنده نگه می‌دارد و بودجه بیش از ۸ میلیارد دلاری اضافی برای امنیت هند و اقیانوسیه تنش با چین را به سطوح بالاتر می‌برد.
4)    بخش‌های بعدی قانون طراحی تحریم‌هایی علیه چین (به بهانه قاچاق فینتالین)، روسیه (موضوع اوکراین) و ایران (موضوع اغتشاشات ۱۴۰۱، حمایت از فلسطین و فروش نفت) است. این اولین قانون تحریمی است که سه کشور ایران، روسیه و چین را در کنار هم تحریم می‌کند. در گذشته قانون کاتسا ۲۰۱۷ بود که ایران، روسیه و کره شمالی را هدف تحریم قرار می‌داد.
5ل    تصویب این قانون نشان داد که دولت آمریکا در برابر ایران دستانش خالی است. تصویب تحریم‌هایی که در گذشته نیز وجود داشته و نتوانسته مانع تحرکات بین‌المللی و روابط اقتصاد خارجی ایران شود، صرفا یک واکنش منفعلانه به پاسخ مقتدرانه ایران به رژیم صهیونیستی است. این را در کنار بیانیه بایدن بعد از وعده صادق قرار دهیم، عمق ناتوانی آمریکا در برابر ایران درک می‌شود. یعنی ایران بدون نگرانی و محدودیت می‌تواند سیاست‌های خود را دنبال کند. 
6)    پیش‌بردن تحریم علیه چین خصوصا در مرز تحریم‌های مالی (مهم‌ترین نوع تحریم) به بهانه قاچاق فنتانیل آن هم بعد از همکاری بسیار چین با آمریکا در چند سال گذشته که بلینکن نیز در سفر اخیرش به چین آن را تایید کرد، روشن کرد که کرنش چین در برابر آمریکا صرفا منجر به شدیدتر شدن اقدامات آمریکا علیه آن خواهد شد. ریسک قرار گرفتن موسسات مالی چینی در فهرست سیاه پولشویی آمریکا گام مهمی است که آمریکا علیه حوزه مالی چین برداشته است. 
7)    کمک به اوکراین و مصادره اموال روسیه در آمریکا به نفع اوکراین که در بخش دیگر این قانون تصویب شده، سطح تنش روسیه با آمریکا را ارتقا می‌دهد. این اقدام در کنار فرمان اجرایی دو ماه گذشته بایدن که تحریم‌های ریسک محور را بر اقتصاد روسیه اعمال کرد،‌ افق توافق سیاسی میان روسیه و غرب را دور از دسترس کرد حتی اگر ترامپ رئیس جمهور شود. 
8)    در مجموع دلالت‌های کلان این قانون برای ایران مهم و نیازمند توجه است.
مسعود براتی