وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

وبلاگ مسعود براتی

نوشته‌های شخصی مسعود براتی

👤یادداشتی از آقای مسعود براتی؛ کارشناس روابط بین‌الملل

🔸 *خیال خام تغییر دیپلماسی*

◽یک گزارۀ مشهور در افکار عمومی این است که *با تغییر دولت‌ها‌ و رویکرد آن‌ها در ایران، سیاست‌ها در صحنه بین‌الملل هم دستخوش تغییرات می‌شود.*  صدور قطعنامه علیه ایران از سوی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در چند روز گذشته، به روشنی نشان می‌دهد که این گزاره از واقعیت فاصله دارد و روندها و تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی دربارۀ ایران حتی در زمان ریاست جمهوری آقای پزشکیان هم تفاوت چندانی با گذشته نداشته و این اتفاق *فرصتی برای واقعی شدن دیدگاه سیاستمداران  و نخبگان داخلی درباره تحولات بین‌المللی است.*

◽اساساً سیاست‌ها در صحنۀ بین‌الملل با تغییر افراد تغییر نمی‌کند و این تصور که چون دولت آقای پزشکیان مستقر است و این دولت ادعای تعامل و دیپلماسی با خارج را دارد پس دیگران هم روند متفاوتی را دنبال خواهند کرد و با دولت آقای پزشکیان وارد تعامل خواهند شد، آن هم در این ایامی که تحولات جدی‌ای در صحنه بین‌الملل در حال رقم خوردن و فضای بین الملل به شدت در حال قطبی شدن است، به نظر تصور خامی می‌آید.

🔸 *تلاشی حساب شده برای مهار ایران*

◽با توجه به نزدیک شدن سال دهم برجام و پایان یافتن قطعنامه ۲۲۳۱ پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نزدیک کشورهای اروپایی به عنوان اعضای برجام، از توانایی خود برای استفاده از مکانیزم ماشه و بازگشت قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت علیه ایران استفاده کنند. کما اینکه مقدمات این اتفاق نیز قابل مشاهده است.

▫️این بازگشت در صورتی اتفاق می‌افتد که طبق مواد ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱، یکی از مشارکت کنندگان در توافق هسته‌ای برجام، درخواست و اعلامیه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل ارائه دهد. در این صورت ظرف مدت ۴۰ روز اگر قطعنامه‌ای که ادامه برجام را تایید نکند، تصویب نشود، قطعنامه‌های قبلی به صورت خودکار بازمی‌گردد.
*روشن است که اگر کشورهای اروپایی تا به امروز  از این مکانیزم استفاده نکردند به این دلیل است که چارچوبی بهتر از برجام برای مهار ایران نداشته‌اند اما اینکه آیا تا انتهای سال آینده و با نزدیک شدن به تاریخ انقضای این ابزار مهار  همچنان این خویشتن داری را انجام دهند محل تردید است.*

🔸 *نقش نخبگان در رقم زدن شرایط مطلوب: مواجهه فعالانه، واقع گرایانه و تلاش برای ارسال سیگنال قدرت*

◽ در این شرایط که ما در مقطع حساسی از لحاظ تحولات بین المللی قرار داریم نکته‌ای که *نخبگان کشور* باید به آن توجه داشته باشند، این است که  *انتظار تغییر رفتار از کشورهای غربی که خصومت چندین سالۀ آن‌ها علیه منافع جمهوری اسلامی آشکار است، صرف تغییر دولت، انتظاری غیر واقعی و بیشتر شبیه به یک آرزو است.* دقت و واقع نگری و مجانبت از ساده‌انگاری در مواجهه با آن‌ها بیش از پیش در تأمین منافع ملی موثر است. 

◽ مواجهۀ فعالانه و مستمر با رصد تحولات و تعامل با فعالان و تصمیم گیران داخل در یک فرایند یک ساله برای *ارسال سیگنال‌هایی از روی قوت و قدرت به طرف مقابل؛ به‌طوری که آن‌ها بدانند استفاده از مکانیزم ماشه برای آن‌ها شرایط را بدتر از گذشته خواهد کرد، تا حاصل شدن شرایط مطلوب؛ یعنی پایان یافتن قطعنامه ۲۲۳۱ و عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران و پایان یافتن مکانیزم ناعادلانه برجام از مهم‌ترین فعالیت‌ها و نقش‌آفرینی نخبگان خواهد بود.*


🔗 برای مطالعه مطالب بیشتر به [صفحه شبکه مشاوران گام](https://www.gamcenter.ir/%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%86-%da%af%d8%a7%d9%85/) مراجعه نمایید.


🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir


خطای محاسباتی دولت در مواجهه با آژانس و کشورهای غربی
🔹پنجشنبه گذشته شورای حکام آژانس قطعنامه‌ای علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران صادر کرد.
قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی انگلیس فرانسه آلمان و آمریکا تصویب شد. کشورهای چین و روسیه به این قطعنامه رای منفی دادند. اما از آنجا که شورای حکام بر اساس رای اکثریت قطعنامه صادر می‌کند و ترکیب به گونه‌ای از ابتدا معماری شده است که همیشه اکثریت آرا با کشورهای غربی است. (حدود ۱۹ تا ۲۰) مخالفت این دو کشور مانع صدور قطعنامه نشد.
🔸این قطعنامه پس از تلاش دولت چهاردهم برای تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صورت گرفت. این قطعنامه در حالی صادر شد که دولت آقای پزشکیان در چند روز گذشته با ارائه امتیازهایی به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امیدوار بود مانع صدور قطعنامه شود. توقف غنی‌سازی ۶۰ درصد و پذیرش جایگزین بازرسان اخراج شده آژانس و اجازه بازدید به دبیرکل آژانس از مراکز فوردو و نطنز و کارگاه‌های تولید و مونتاژ سانتریفیوژ از جمله این امتیازات بود. البته این کار مورد اعتراض نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفت چرا که مخالف قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها بود.
🔻 دو نکته قابل طرح در این موضوع وجود دارد: 
🔹یک. این اتفاق فرصتی برای واقعی شدن دیدگاه سیاستمداران و نخبگان داخلی خصوصا دولتمردان چهاردهم و حامیان آن درباره تحولات سیاست خارجی و بین‌المللی است. واقعیت مهم این است که  سیاست‌ها در صحنه بین‌الملل با تغییر افراد تغییر نمی‌کند و این تصور که با استقرار دولت آقای پزشکیان و ادعای تعامل و دیپلماسی و مدارا با دشمن، روندها و سیاست‌های دیگران علیه ایران تغییر بنیادین خواهد کرد، تصور خامی است و این قطعنامه نشان داد که روندها به این راحتی تغییر نمی‌کند ،خصوصاً در ایامی که تحولات جدی در صحنه بین‌الملل در حال رقم خوردن و فضا به شدت در حال قطبیزه شدن است. 
🔸نکته دوم برمی‌گردد به برنامه سه کشور اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران درباره استفاده از مکانیزم ماشه و جلوگیری از پایان یافتن قطعنامه ۲۲۳۱ در مهر سال آینده.  کشورهای اروپایی مکانیزم ماشه (اسنپ بک)‌ را از سال ۹۸ فعال کردند اما تا انتها ادامه نداده‌اند تا به عنوان یک ابزار فشار علیه ایران برای کسب امتیازهای بیشتر استفاده کنند. همچنین چارچوبی بهتر از برجام برای تعامل و مهار ایران نداشته‌اند. الان نیز در تلاش هستند که با تهدید استفاده از ماشه توافق جدیدی بر ایران تحمیل کنند. این قطعنامه در راستای معتبر کردن تهدیدات شورهای اروپایی تلقی می‌شود.
📌مکانیزم ماشه یک مکانیزم به شدت نابرابر و یک طرفه علیه ایران بود که متاسفانه در طول مذاکرات برجام به عنوان سازوکار حل اختلاف در داخل برجام مورد پذیرش آقای ظریف (وزیر وقت خارجه) و آقای عراقچی (مذاکره کننده ارشد برجام) قرار گرفت. و آثار و عواقب آن تا امروز گریبان‌گیر ماست. 
🔻در جمع‌بندی باید تاکید داشت که واقعیت صحنه بین الملل حکایت از آن دارد که با آرزوها و کلمات صرفاً زیبا از جمله مدارا با دشمن و یا تنش زدایی نمی‌توان منافع ملی را تامین کرد. کشورهای غربی با محوریت آمریکا به دنبال افزایش فشار بر ایران هستند، تا با یک توافق جدید محدودیت‌های بیشتری بر ایران نسبت به برجام تحمیل کنند. صدور این قطعنامه نشان داد  دولت چهاردهم باید سریعتر سیاست خارجی خود را تغییر داده و تصوراتی مانند قدرت بازدارندگی توییت دیپلمات‌ها کنار گذاشته و واقع‌نگری را جایگزین نگاه‌های رمانتیک نماید. 
✍️مسعود براتی
سرمقاله امروز روزنامه عصر ایرانیان

 

🔻انتخابات آمریکا با پیروزی دونالد ترامپ به پایان رسید و این سوال در ذهن ایرانی‌ها جدی‌تر شد که حضور ترامپ چه اثری بر وضعیت زندگی آنها دارد؟ مردم ایران خاطره خوبی از دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ ندارند. ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای و اعمال سیاست فشار حداکثری که دربرگیرنده افزایش تحریم‌ها بود، فشار اقتصادی زیادی بر ایران وارد کرد و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد. 
برای پاسخ به سوال فوق باید به سوال اصلی پیرامون وضعیت تحریم در دوره جدید ترامپ پاسخ دهیم. درست است که در خاطرات مردم ایران، ترامپ کسی است که تحریم‌ها را به صورت حداکثری اعمال کرد و شرایط اقتصادی سخت‌تری در ایران رقم خورد، اما بررسی مولفه‌های موثر نشان می‌دهد که در دوره جدید وضعیت متفاوتی شاهد خواهیم بود.
🔸ترامپ برای اعمال فشار بر ایران نیازمند ابزار اعمال فشار است و در صورتی که چنین ابزاری در اختیار ترامپ نباشد نمی‌تواند سیاست فشار حداکثری خود را تکرار کند. لذا بررسی ابزار تحریم و وضعیت فعلی آن می‌تواند پاسخ مدنظر ما را مشخص کند. 
ابزار تحریم به عنوان اصلی‌ترین ابزار سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران در تقریبا دو دهه گذشته، در سال ۱۳۹۸ به اوج خود رسید. ترامپ به صورت دیوانه وار و فراتر از ظرفیت این ابزار به استفاده از تحریم روی آورد. تا جایی که وزیر به خزانه‌داری او، استیون منوچین، گفت که سقف تحریم‌ها علیه ایران پر شده است. و بعد از ترامپ نیز بایدن همین میزان از تحریم را حفظ کرد و حتی توسعه نیز داد. اما به دلیل تغییر رفتار دولت ایران و فعالان اقتصادی ایرانی و انطباق با شرایط تحریمی که منجر به توسعه زیرساخت‌های جدید شد، میزان اثرگذاری تحریم‌ها بر اقتصاد ایران دچار روند کاهشی گردید. 
افزایش فروش نفت، افزایش تجارت خارجی، افزایش سطح تجارت با کشورهای همسو و همسایه، عضویت در پیمان‌هایی مانند گروه بریکس و سازمان شانگهای از جمله شاخص‌هایی است که کم اثر شدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نشان می‌دهد. در دولت شهید رئیسی که با فرض ماندگاری تحریم‌ها به برنامه‌ریزی مبادرت کرده بودند این نوع فعالیت‌ها با شدت خوبی توسعه پیدا کرد. این اقدامات سبب شد تا میزان اثرگذاری ابزار تحریم بر اقتصاد ایران کاهش یابد. 
🔹در حال حاضر ترامپ مانند سال ۱۳۹۸ یک ابزار موثر و برنده در اختیار ندارد. البته خود ترامپ هم در ایام انتخابات به این واقعیت اشاره کرد که تحریم‌های آمریکا آن کارآمدی مد نظر را ندارد. ریچارد نفیو که به عنوان معمار تحریم‌های ایران شناخته می‌شود نیز در مقاله همین واقعیت را مورد تاکید قرار داد. لذا از منظر تحریم‌ها دوره ترامپ تفاوتی با دوره بایدن ندارد. اما اگر ایران با جدیت مسیر دولت سیزدهم را ادامه داده و حتی توسعه دهد حتماً اثرات تحریم کمتر نیز خواهد شد. 
باید توجه داشت که این مهم نیازمند برنامه است.
حضور ترامپ در کاخ سفید شاید بتواند در کوتاه مدت اثراتی روانی بر بازار اقتصادی ایران داشته باشد اما نمی‌تواند به صورت واقعی محدودیت‌های جدیدی علیه ایران ایجاد کند. لذا تصمیم گیران ایرانی باید متوجه این واقعیت بوده و با تدابیر موثر نسبت به مدیریت فضای روانی در اقتصاد ایران اقدام نمایند.
یک واقعیت دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد اثرات حضور ترامپ بر رقابت‌های ژئوپلیتیک جهان است. احتمالاً ترامپ تمایل داشته باشد تا شدت فشار بیشتری بر چین اعمال کند. می‌توان انتظار داشت این اقدامات فضاهای فرصتی برای همکاری بیشتر ایران و چین ایجاد کند. 
🔹در نهایت می‌توان ترامپ را ادامه بایدن در حوزه تحریم‌ها دانست همانگونه که بایدن ادامه ترامپ در این حوزه بود و تحول بنیادین که منجر به افزایش اثرگذاری تحریم‌ها علیه ایران شود، وجود نخواهد داشت.
✍ مسعود براتی


سعید جلیلی روز سه‌شنبه در میان برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کرد تا تحلیل و جمع‌بندی خود را از کلیات «لایحه برنامه بودجه ۱۴۰۴» با آنها به اشتراک بگذارد. این جلسه به دعوت فراکسیون انقلاب اسلامی در محل کمیسیون اصل ۹۰ برگزار شد.
انتشار خبر این جلسه با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شد. برخی خبر دادند که هشتگ جلیلی به هشتگ داغ شبکه ایکس (توییتر سابق) فارسی تبدیل شده است. مثل همیشه بخش زیادی از واکنش‌ها از سوی لشگرهای سایبری ظاهرا اهل وفاق بود و حاوی حرف‌های بی‌خاصیت و عقده‌گشایانه که بعید است حتی ثانیه‌ای برای آن فکر کرده باشند. این حجم از واکنش بی‌خاصیت اما نشان از اهمیت این حضور دارد و به نظر لازم است مروری دقیق‌تر به این جلسه و محتوای آن داشته باشیم.
*چرا بودجه و چرا مجلس؟*
یک سوال که فعالان رسانه‌ای و سیاسی می‌پرسند این است که چرا جلیلی درباره بودجه جلسه گذاشته و صحبت کرده است؟ به نظرم بخشی از این سوال به خاطر این است که بودجه یکی از مباحثی است که درجه پیچیدگی بالاتری نسبت به سایر مباحث سیاسی دارد و لذا این عزیزان دوست دارند از کنارش عبور کنند و انرژی زیادی مصرف نکنند. اما جلیلی مناسبات فکری‌اش متفاوت است و صرف راحتی و سختی معیار تصمیم‌گیری برای ورود یا عدم ورودش به یک موضوع نیست.
اهمیت بودجه که مناسبات اقتصادی یک سال آینده را متاثر می‌کند، آن هم در زمانی که اقتصاد و سیاست و امنیت با هم درآمیختگی شدید دارند، بسیار زیاد است و از منظر جلیلی همه فعالان سیاسی و رسانه‌ای باید درباره آن حساس باشند و نقش خود در آن را ایفا کنند. حالا در این میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی که قرار است بودجه را تصویب کنند، حتما نقش مهمتری دارند. لذا جلیلی بعد از آنکه به تحلیل رسید، با آنها به اشتراک گذاشت. (جلسه کارشناسی برای جمع‌بندی نظرات درباره لایحه برنامه بودجه ۱۴۰۴ یکشنبه شب برگزار شد.)
همچنین بودجه محک مهم دولت است که آیا برنامه دارد یا نه و اینکه آیا دولت به حرف‌ها و شعارهای خود پایبند است یا خیر؟ به عبارتی دیگر «سقف نگاه اصلاحی یک دولت را می‌توان با برنامه‌ی بودجه آن ارزیابی کرد.»

*جلیلی چه تحلیلی با نمایندگان به اشتراک گذاشت؟*
درباره بودجه نکات فراوانی می‌توان گفت از نقاط قوت و ضعف. جزییات زیاد دارد و رقم‌های زیاد و متنوعی هم دارد که می‌شود با آنها خیلی حرف زد و مطلب نوشت. اما جلیلی تحلیل کلان و راهبردی خود از بودجه را با نمایندگان به اشتراک گذاشت. جزییات این تحلیل را می‌توانید در اینجا بخوانید: 
https://drjalily.com/posts/1981
حالا چرا این‌همه سروصدا به راه انداختند. چه نکته مهمی در این تحلیل وجود دارد؟ به نظرم نکته مهمش این است که دولت در لایحه بودجه ضعیف ظاهر شده است. نسبت به برنامه هفتم و نسبت به شرایط کشور ضعیف است. دولت نگاهش حداقلی است و این نگاه حداقلی در لایحه منعکس شده است. این نگاه حداقلی در زمانی است که شرایط خاصی در منطقه و جهان است. 
این لایحه می‌توانست نقش مثبتی در اصلاح نگاه دشمن به کشور را داشته باشد اما ندارد. حتی برعکس منفی است. دشمن بررسی می‌کند که آیا بدنه اجرایی و مقننه کشور معتقدند کشور می‌تواند به خوبی در برابر دشمن قدرت‌نمایی و مقاومت کند یا خیر؟ چقدر باور به توانایی و ظرفیت‌ها وجود دارد؟ اجمالا لایحه برنامه بودجه ۱۴۰۴ چیز قوی‌ای نیست. یک رشد حداقلی در حدود ۳ درصد که نمی‌تواند اراده‌ای ویژه را نمایش دهد. (دقت کنید نمایش اراده به معنای خالی‌بندی کردن نیست. یعنی بررسی جدی ظرفیت‌ها و برنامه داشتن برای فعال کردن آنها نه صرفا لفاظی بدون پشتوانه)
لایحه اسیر تامین مالی است و از همین ابتدا به استقبال استقراض از صندوق رفته است که نشانه‌ای از نبود ابتکار برای تولید منابع جدید است. منابعی که هم از طریق انضباط مالی یا از طریق جلوگیری از هدر رفت (مانند طرح مهم میتیرینگ) و یا با ایجاد درآمدهای جدید می‌توانست توسعه یابد. اما خبری از اینها نیست.
لایحه نگرانی‌های جدی درباره تورم ایجاد می‌کند. تورمی که زندگی مردم را هدف قرار می‌دهد. تامین اقلام اساسی و یا قیمت سوخت و .... آن هم در شرایطی که باید به جدیت مراقب زندگی و سفره مردم بود.
سر و صداها برای این‌ها است. برای اینکه این موارد دیده و شنیده نشود و مردم سرگرم حواشی شوند.  تحلیل آرای نمایندگان به کلیات بودجه و مقایسه با رای اعتماد به وزرا نیز نشان می‌دهد که نمایندگان به این رسالت خود بیشتر توجه کرده‌اند. ۹۶ رای مخالف معنا و پیام مهمی دارد.
در هفته‌های پیش‌رو موضوع بودجه را دنبال کنید.  باید سوالات مهمی مداوم پرسید. چرا رشد اقتصادی مطابق با برنامه نیست؟ چرا حداقلی به بودجه نگاه شده است؟ و ...
✍ مسعود براتی

در برنامه اقدام لبنان FATF از لبنان خواسته است تا درباره حزب الله تحقیقات کرده و اطلاعات را با شرکای خارجی به اشتراک بگذارد.
احتمالا این خبر را شنیده‌اید که FATF در پایان نشست اخیر خود لبنان را در فهرست خاکستری قرار داد. یعنی لبنان تحت نظارت دبیرخانه FATF قرار گرفته است و باید برنامه اقدامی را که برای این کشور مشخص شده است را تکمیل کند. می‌شود تحلیل کرد که FATF چه هدفی را دنبال می‌کند و این هدف چه نسبتی با جنگ جاری میان رژیم صهیونیستی (با مشارکت آمریکا و متحدانش) ‌و جبهه مقاومت و مشخصا حزب الله لبنان دارد. 
اما هستند برخی افراد ساده‌انگار که حتما می‌گویند این تحلیل‌ها صرفا توهم توطئه است و نسبتی میان FATF و این موضوعات نیست. آنها با ساده‌لوحی تمام می‌گویند که FATF یک نهاد فنی است و صرفا پیگیر استانداردهای فنی در حوزه بانکی و مالی است. حتی برخی پا را فراتر می‌گذارند و می‌گویند ببینید که لبنان که میزبان اصلی‌ترین گروه مقاومت یعنی حزب الله لبنان است، در حال تعامل با FATF بوده و تمام معاهدات را هم پذیرفته است و مشکلی هم برای فعالیت مقاومت پیش نیامده است.
برای اینکه به این عده ساده‌انگار و سطحی‌نگر برخی واقعیات را نشان بدهیم خوب است به مفاد بیانیه FATF درباره لبنان نگاهی دقیق‌تر بیندازیم و اسناد پشتیبان آن را مورد بررسی قرار دهیم تا بهتر نقش و ماموریت FATF را در صحنه نبرد کنونی متوجه بشویم و ان شالله آنها که باید هم متوجه شوند.
در متن بیانیه FATF درباره لبنان موارد ده گانه‌ای که برنامه اقدام لبنان را تشکیل می‌دهد مورد اشاره قرار گرفته است. 
https://www.fatf-gafi.org/content/fatf-gafi/en/publications/High-risk-and-other-monitored-jurisdictions/increased-monitoring-october-2024.html
چند مورد از ده مورد به حزب الله لبنان مرتبط است اما اینجا فقط درباره اصلی‌ترین بند صحبت می‌کنیم. بند ۸ می‌گوید:
pursuing TF investigations and sharing information with foreign partners related to investigations of TF as called for in the MER
ترجمه: پیگیری تحقیقات مرتبط با تأمین مالی تروریسم و تبادل اطلاعات با شرکای خارجی در مورد این تحقیقات، مطابق با الزامات گزارش ارزیابی متقابل (MER)
در این بند بر تحقیقات مرتبط با تامین مالی تروریسم و تبادل اطلاعات با شرکای خارجی تاکید می‌کند. اینکه منظور چه چیزی و چه گرو‌ه‌هایی است را به گزارش ارزیابی متقابل (MER) ارجاع می‌دهد. تا اینجا می‌توان این احتمال را داد که منظور FATF فعالیت‌های حزب الله است و FATF دولت لبنان را تحت فشار گذاشته است تا به جمع آوری اطلاعات از طریق تحقیقات و اشتراک‌گذاری آن‌ها با شرکای خارجی مبادرت کند. اما احتمالا هنوز آن افرادی که مدنظر ما هستند می‌گویند این حرف درست نیست و نگاه بدبینانه است.
برای روشن و دقیق شدن موضوع باید به گزارش ارزیابی متقابل یا همان MER مورد ارجاع در بیانیه رجوع کنیم. در سایت FATF این گزارش وجود دارد و آخرین ویرایش آن مربوط به دسامبر ۲۰۲۳ است. در اینجا می‌توانید ببینید:
https://www.fatf-gafi.org/content/fatf-gafi/en/publications/Mutualevaluations/Lebanon-MER-2023.html
 
در این گزارش درباره بند مورد نظر گزاره‌های متعددی مشاهده می‌شود. مهمترین این گزاره در صفحه ۹۵ گزارش آمده است.
Lebanon should pursue investigations and share information with foreign partners related to TF investigations linked to a major local paramilitary organization with a welldocumented track record of committing terrorist acts as defined by the FATF.
ترجمه: لبنان باید تحقیقات را دنبال کند و اطلاعات را با شرکای خارجی مرتبط با تحقیقات تامین مالی تروریسم مرتبط با یک سازمان بزرگ شبه‌نظامی محلی با سابقه مستند در ارتکاب اقدامات تروریستی که توسط FATF تعریف شده است، به اشتراک بگذارد.
خیلی روشن است که منظور از سازمان بزرگ شبه نظامی محلی در لبنان چه سازمانی است. کافیست در گوگل جستجو کنی تا به شما پاسخ دهد که حزب الله لبنان بزرگترین سازمان شبه نظامی لبنان است.
نتیجه خیلی سخت نیست کافیست کمی چشم‌ها را باز کنیم، FATF دولت و نظام بانکی لبنان را تحت فشار قرار داده و تحت نظارت هم برده است تا آنها را وادار کند تحقیقات درباره حزب الله لبنان را دنبال کنند و اطلاعات حاصل از آن را با شرکای خارجی (بخوانید آمریکا و رژیم صهیونیستی) به اشتراک بگذارند. همان‌چیزی که درباره عاقبت همکاری با FATF و پذیرش معاهدات بین‌المللی دیکته شده از سوی آن در ایران هشدار داده می‌شود اما برخی آن را به سخره می‌گیرند.
باشد که از عاقبت دیگران ما عبرت بگیریم و الا به آن مبتلا خواهیم شد.

🔹آقای همتی وزیر اقتصاد در حاشیه نشست سران بریکس در کشور روسیه درباره اهمیت و لزوم تقویت جایگاه ایران در گروه بریکس صحبت کردند. ایشان توضیح مناسبی درباره فلسفه تشکیل گروه بریکس ارائه کردند و تاکید داشتند که گروه بریکس به نوعی اتحاد جنوب جهانی در مقابله کشورهای شمال و یک نوع تغییر معادله در حوزه اقتصاد است.

🔸همچنین به ظرفیت‌های مهم گروه بریکس اشاره کردند و حضور اقتصادهای بزرگ و همچنین اقتصادهای نوظهور که فرصت‌های خوبی را در گروه بریکس به وجود آورده است. اما آقای همتی در انتهای صحبتشان نکته‌ای را بیان کردند که نشان می‌دهد چارچوب نظری حاکم بر ذهن ایشان دچار یک تعارض است.

🔹همتی گفته است: در کشورمان فشار تحریم‌ها و همچنین اف ای تی اف را داریم که بانک‌های ما نمی‌توانند با دیگر بانک‌ها ارتباط برقرار کنند، در عین حال که این مسائل را دنبال می‌کنیم باید جایگاهمان را در بریکس تقویت کنیم.
او خاطرنشان کرد: باید زمینه و بستر لازم را فراهم کنیم تا ضمن حل مشکلات استفاده بهتری از این اجلاس جهانی داشته باشیم و این مهم برای کشورمان امکان‌پذیر است.

🔸در نگاه آقای همتی مقدمه تقویت جایگاه ایران در گروه بریکس حل دو چالش با دنیای شمال است. مسئله تحریم‌ها و fatf که چندین سال است جمهوری اسلامی با آن مواجه است. 
به عبارت دیگر آقای همتی معتقد است ابتدا باید ایران مشکلات خود با شمال جهانی (غرب) را حل کند و سپس به دنبال تقویت جایگاه خود در میان کشورهای جنوب جهانی (بریکس) باشد. این نگاه حاوی یک تعارض است و به عبارتی خود متناقض است. لذا بر اساس آن نمی‌توان یک مسیر طراحی کرد. 

🔹از طرف دیگر تجربه گذشته ایران نیز نشان می‌دهد که این نگاه غلط است. اتفاقا عضویت ایران در گروه بریکس در زمانی صورت گرفت که هم تحریم‌های آمریکا علیه ایران به صورت حداکثری اعمال می‌شد و حتی تحریم‌های سازمان ملل نیز لیه ایران وجود داشت که از سال گذشته این تحریم‌ها پایان یافته است. اما فعالیت موثر دولت شهید رئیسی به دیپلماسی فعال آن منجر به عضویت رسمی ایران در گروه بریکس گردید. عضویت در سازمان شانگهای نیز به همین صورت بود. 

🔸لذا بر اساس آن چیزی که آقای همتی بیان کرده است نمی‌توان انتظار تقویت جایگاه ایران در گروه بریکس و استفاده از فرصت‌های آن برای اقتصاد ایران را داشت. بلکه پیگیری موضوعات مانند fatf ایران را وارد یک دور باطل و بدون نتیجه خواهد کرد که صرفاً وقت و انرژی دولت را خواهد گرفت و اثر مثبتی بر اقتصاد کشور نخواهد داشت.

🔹اما اگر آقای همتی و دولت چهاردهم به معنای واقعی به دنبال ارتقای جایگاه ایران در گروه بریکس و استفاده از فرصت‌های آن برای اقتصاد ایران هستند باید همکاری‌ها با کشورهای عضو گروه بریکس را مستقل از موضوعاتی مانند تحریم و fatf دنبال کند و اجازه ندهند که این موضوعات بر همکاری‌ها سایه بیندازد.
تجربه کوتاه دولت سیزدهم نشان داد که اگر اولویت‌ها به درستی تعیین شود و با جدیت دنبال شود حتی در زمان وجود مشکلات ناشی از تحریم‌ها و fatf ‌می‌توان همکاری‌های مناسبی را با کشورهای همسو تعریف کرد.

🔸پس اگر دولت چهاردهم همکاری دوجانبه و چند جانبه با کشورهای همسو را مستقل از شرایط تحریمی و سایر موانع با اولویت دنبال کند می‌توان انتظار داشت تا نتایج خوبی برای اقتصاد ایران و روابط خارجی آن حاصل شود.

مطلب امروز روزنامه عصر ایرانیان:
چند روز پیش یک خبر عجیب در فضای رسانه‌ای منتشر شد که از سوی دولت نیز تکذیب نشد. در این خبر به نقل از رئیس امور برنامه ریزی سازمان برنامه و بودجه گفته شد که «رئیس جمهور به اعضای هیئت دولت فرصتی یک ماهه داده است تا احکامی را که به دلایل مالی یا عملیاتی امکان اجرای آن‌ها وجود ندارد، مشخص کنند تا بتوان با کمک مجلس برای آن‌ها چاره‌اندیشی کرد.»این در حالیست که رئیس جمهور آقای پزشکیان و اعضای دولت ایشان از جمله وزرا در زمان رأی اعتماد، بارها و بارها بر این موضوع تاکید کردند که برنامه هفتم پیشرفت مبنای کار آنها خواهد بود. در ایام انتخابات نیز آقای پزشکیان به صراحت یان کردند که من برنامه جداگانه‌ای ندارم و برنامه هفتم وجود دارد و همان را باید اجرا کرد و خود را متعهد به اجرای آن می‌دانستند. «من در صحبت‌هایی که بعد از ثبت‌نام انجام دادم گفتم که قرار نیست برنامه جدید بنویسیم و قرار نیست سیاست‌های جدیدی در کشور اجرا کنیم، بلکه سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری مشخص است و برنامه‌های توسعه هم وجود دارد؛ هر دولتی که می‌آید باید برنامه‌های موجود را اجرایی کند.»اما حالا که به نظر می‌رسد دولت مستقر شده بدون توجه به حرف‌هایی که در گذشته با مردم مطرح کرده است به دنبال تغییر برنامه هفتم است. با این وضعیت طبیعی خواهد بود که این سوال در ذهن مردم ایجاد می‌شود که آیا می‌شود به حرف‌ها و وعده‌هایی که رئیس جمهور و وزرای ایشان به آنها داده‌اند اعتماد کرد؟ با این حساب سرمایه اجتماعی برای دولت باقی خواهد ماند؟ نکته قابل توجه این است که هنوز زمان زیادی از استقرار دولت نگذشته و دولت در میدان واقع اقدام قابل توجهی انجام نداده است که حالا به این اعتقاد رسیده باشد که برنامه هفتم قابل اجرا نیست. پس اگر چنین فهمی دارد از گذشته داشته است. چرا در همان زمان این را مطرح نکرده است؟ چرا به مردم گفته است که برنامه هفتم را به عنوان برنامه خود دنبال می‌کند و به آن متعهد است؟ انتظار این است که دولت بدون بهانه گرفتن به اجرای برنامه هفتم بپردازد هرچند این انتظار زمانی واقعی خواهد بود که دولت برنامه‌ای برای کار کردن داشته باشد اما متأسفانه آن چیزی که مشاهده می‌شود بی‌برنامگی است. به نظر می‌رسد دولت به دنبال بهانه تراشی برای عدم انجام تکالیف خود طبق قانون برنامه هفتم و سایر قوانین مربوطه هست. دولت می‌خواهد از خود «مسئولیت زدایی» کند. صحبت‌های چند روز قبل آقای رئیس جمهور درباره ناتوانی در اعطای وام ازدواج و سایر موارد در همین راستا می‌توان تحلیل کرد. ایشان گفتند «می‌گویند به کسانی که ازدواج کرده‌اند، این‌قدر وام بدهید؛ به تولد اینقدر وام بدهید به فلانی کمک کنید و این‌ها را هم بیمه کنید. پول از کجا باید تأمین شود؟»یا رئیس‌جمهور بارها در طول تبلیغات انتخاباتی به عدم افزایش حقوق کارکنان دولت نسبت به تورم معترض شد اما در حال حاضر رشد ۲۰ درصدی ضریب حقوق ریالی در شرایط تورم بالای ۳۰ درصدی در بودجه ۱۴۰۴ لحاظ شده است، تصمیمی که مغایر وعده‌های رئیس‌جمهور و قانون خدمات مدیریت کشوری می‌باشد.باید به رئیس جمهور گفت دبه نکنید. مردم دوست دارند رئیس جمهورشان به وعده‌های خود پایبند باشد و صدق وعده داشته باشد.
https://asre-iranian.ir/Newspaper/item/184133

سرمقاله روزنامه عصر ایرانیان:
یحیی سنوار که پس از شهاد‌ت اسماعیل هنیه رئیس د‌فتر سیاسی حماس شد‌ه بود‌، پنجشنبه د‌ر تقابل با اشغال‌گران رژیم صهیونیستی د‌ر میانه مید‌ان نبرد‌ به شهاد‌ت رسید‌. یحیی سنوار را به خاطر طراحی عملیات تاریخی طوفان الاقصی، همه جهان می‌شناختند‌ و همه آزاد‌گان او را قهرمان مقاومت می‌د‌انستند‌. او با استعد‌اد‌ بی‌نظیر خود‌ علی‌رغم وجود‌ اشراف اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی بر غزه، این عملیات را طراحی و رهبری کرد‌. اهمیت عملیات طوفان الاقصی صرفاً د‌ر بعد‌ تکنیکی و عملیاتی خلاصه نمی‌شود‌ که البته از این منظر نیز یک عملیات پیچید‌ه و بی‌نظیر است که ضربات مهلکی بر ساخت امنیتی رژیم صهیونیستی وارد‌ کرد‌ و بازد‌ارند‌گی آن را به طور مبنایی د‌چار خد‌شه کرد‌ که غیرقابل ترمیم است. اما بعد‌ مهم‌تر که عملیات طوفان الاقصی را یک عملیات تاریخی و تاریخ‌ساز می‌کند‌، لحظه تاریخی است که این عملیات با این کیفیت د‌ر آن رخ د‌اد‌. برای د‌رک بهتر این بعد‌ نیاز است تا د‌رباره زمینه تاریخی اجرای عملیات طوفان الاقصی بیشتر بد‌انیم. نتانیاهو سال گذشته ۱۵ روز قبل از عملیات طوفان الاقصی د‌ر مجمع عمومی سازمان ملل د‌رباره گام‌های تاریخی این رژیم برای عاد‌ی‌سازی روابط با کشورهای مسلمان و مهمترین آن عاد‌ی‌سازی روابط با حکومت آل سعود‌ صحبت کرد‌. او تاکید‌ د‌اشت که چالش تاریخی رژیم صهیونیستی د‌ر حال حل شد‌ن است. معنای این حرف به حاشیه رفتن موضوع فلسطین بود‌. عاد‌ی‌سازی روابط رژیم با کشورهای اسلامی آخرین مرحله از به فراموشی سپرد‌ن آرمان فلسطین است. د‌ر چند‌ سال اخیر با تغییرات کلان د‌ر عرصه بین‌المللی که سبب شد‌ه تا آمریکا توجه بیشتری به موضوع مهار چین کند‌ و لذا برای کاهش حضور خود‌ د‌ر منطقه غرب آسیا خصوصاً از د‌وره ترامپ تلاش مضاعف کرد‌ که پروژه عاد‌ی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را سریع‌تر به نتیجه برساند‌. عباراتی همچون صلح ابراهیم، معامله قرن و سایر عبارات شبیه به این را حتماً شنید‌ه‌اید‌. بعد‌ اقتصاد‌ی و همکاری‌های د‌رهم تنید‌ه اقتصاد‌ی و فناورانه نیز برای این گام طراحی کرد‌ه بود‌ند‌. د‌ر اجلاس جی ۲۰ سال گذشته با حمایت آمریکا و با همکاری هند‌وستان، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی از طرح کرید‌ور آیمِک (IMEC) رونمایی شد‌ که از هند‌وستان شروع می‌شد‌ و با عبور از د‌ریای عمان از امارات و عربستان و ارد‌ن و رژیم صهیونیستی عبور می‌کرد‌ و بعد‌ به اروپا می‌رسید‌. این کرید‌ور یک کمربند‌ ایجاد‌ می‌کرد‌ که علاوه بر رقابت با کرید‌ورهای چینی، د‌ر بستر عاد‌ی‌سازی روابط رژیم با کشورهای منطقه، جایگاه ژئوپلتیکی مهمی برای رژیم ایجاد‌ می‌کرد‌. لازمه‌اش این بود‌ که عاد‌ی‌سازی روابط شکل بگیرد‌. آمریکا با تمام توان از این طرح حمایت می‌کرد‌ تا بتواند‌ با اطمینان خاطر از آیند‌ه منطقه غرب آسیا و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی به موضوع مهار چین بپرد‌ازد‌. اگر این اقد‌امات کامل می‌شد‌ علاوه بر اینکه موضوع فلسطین به تاریخ می‌پیوست، جبهه مقاومت که از یمن تا لبنان را شامل می‌شد‌ به گوشه‌ی رینگ می‌رفت و برای د‌هه‌ها نظم آمریکایی-صهیونستی بر منطقه حاکم می‌شد‌ که معنای آن ناامن شد‌ن کشورهایی مانند‌ ایران و عراق و سوریه و لبنان بود‌. د‌ر این لحظه تاریخی عملیات بزرگ طوفان الاقصی رقم خورد‌. یک عملیات کاملاً فلسطینی که د‌ر زیرساخت‌های حیاتی رژیم صهیونیستی زلزله ایجاد‌ کرد‌. د‌ر سطحی بالاتر طراحی کلان غرب برای شکل‌د‌هی به نظم جد‌ید‌ د‌ر منطقه غرب آسیا را به طور اساسی مختل کرد‌. واکنش رژیم صهیونیستی و آمریکا و سایر حامیان رژیم هم نشان د‌اد‌ که متوجه اهمیت تاریخی این عملیات بود‌ند‌. اینکه رژیم صهیونیستی بد‌ون ملاحظه نسبت به چهره خود‌ د‌ر فضای بین‌المللی د‌ست به جنایات بزرگی می‌زند‌ به خاطر د‌رکی است که از عمق این موضوع د‌ارد‌. این رژیم می‌د‌اند‌ که نتیجه این نبرد‌ نظم جد‌ید‌ منطقه را تعیین می‌کند‌. او حتی عملیات ترور شهید‌ سید‌ حسن نصرالله را «نظم جد‌ید‌» نام می‌گذارد‌. نکته مهم این است که رژیم صهیونیستی و حامیانش د‌ر بیش از یک سال گذشته علی‌رغم تمام جنایات خود‌ به اهد‌اف خود‌ نرسید‌ه‌اند‌. نه د‌ر غزه و نه د‌ر لبنان موفق نشد‌ه‌اند‌ و این حقیقت نوید‌ د‌هند‌ه آن است که نظم آیند‌ه توسط فرزند‌ان مقاومت رقم می‌خورد‌. فرزند‌ان سید‌ حسن نصرالله، فرزند‌ان یحیی سنوار و اسماعیل هنیه و د‌ر یک کلام فرزند‌ان خمینی (ره).
https://asre-iranian.ir/Newspaper/item/183948

آیا موضوع FATF یک موضوع فنی است؟به نظر می‌رسد آنچه که ما اکنون با آن مواجه هستیم، بیشتر یک پروژه سیاسی است تا یک موضوع فنی و بانکی. با گذشت زمان اجماع نظری در بین گروه‌های مختلف شکل گرفته است که تا زمانی که تحریم‌های یک‌جانبه حداکثری آمریکا علیه ایران وجود دارد که محدودیت‌های فراوانی را ایجاد کرده و سبب قطع روابط بانکی رسمی ما شده است، موضوع اف ای تی اف اهمیتی نخواهد داشت. این جمع بندی به طور مشخص در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاصل شد. دولت آقای پزشکیان تمایل دارد که این موضوع را در رسانه‌ها ضریب بدهد و به نظر می‌رسد این اقدام ناشی از یک تصمیم سیاسی است. هدف این است که چالشی در فضای سیاسی کشور ایجاد شود تا توجه‌ها به سمت آن معطوف گردد. این مسیر ممکن است برای دولت از منظر سیاسی آورده‌هایی داشته باشد، به‌ویژه در زمینه غیریت‌سازی و ایجاد جبهه‌های فرضی مخالف، تا مشکلات و ناکامی‌های خود را توجیه کند. همان رفتار و سخنان تکراری که دیگران نگذاشتند کاری انجام بشود. اکثر کارشناسان در حوزه روابط بانکی و تحریم‌ها معتقدند که اف ای تی اف تأثیری در این مشکلات ندارد و مسئله اصلی، تحریم‌ها هستند. بنابراین، پیگیری این موضوع در شرایط کنونی و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی اولویت ندارد. آیا ایراداتی که مجمع تشخیص مصلحت نظام به FATF وارد کرده بود. اکنون رفع شده است یا خیر؟مجمع در دو دوره بررسی معاهدات اف ای تی اف به جمع‌بندی نرسید و این به دلیل ابهاماتی بود که به ادله دولت وقت وارد بود. دولت نتوانست به این ابهامات پاسخ قانع‌کننده‌ای ارائه دهد. از جمله این ابهامات این بود که آیا مشکلات روابط بانکی واقعاً ناشی از این موضوعات است و با حل آن‌ها، مشکلات بانکی رفع می‌شود یا خیر؟

ابهام بعدی این بود که مسئله ایران در تعامل با fatf که قرار داشتن در لیست سیاه است با تصویب این دو معاهده رفع میشود یا خیر؟ با توجه به ۳۹ مورد دیگر برنامه اقدام که تنها ۱۵ مورد آن تایید شده است و ۲۴ مورد هنوز پذیرفته نشده است. همچنین، نگرانی‌هایی درباره هم‌افزایی اجرای مطالبات اف ای تی اف و عضویت در کنوانسیون‌ها با تحریم‌های مالی آمریکا وجود داشت که پاسخی برای آن ارائه نشده بود. این سه دسته سوالات مهم، پاسخی نداشت و به همین دلیل مجمع نتوانست به جمع‌بندی برسد. البته واقعیت این است که جمع‌بندی هم وجود داشت؛ دو کمیسیون تخصصی مجمع، یعنی کمیسیون حقوقی قضایی و کمیسیون سیاسی دفاعی امنیتی، به رد نظرات دولت رأی دادند و پیوستن به دو معاهده را صلاح کشور ندانستند. اما در صحن اصلی مجمع، به درخواست دولت، این بررسی انجام نشد و تصمیم گرفته نشد تا اثرات منفی نداشته باشد. باتوجه به ادعاهای همتی مبنی بر رفع محدودیت‌های تبادل مالی بانکی بین‌المللی در صورت تصویب FATF، آیا تحریم‌های ثانویه مانعی برای این تبادلات ایجاد نمی‌کند؟در خصوص ادعاهای آقای همتی درباره رفع محدودیت‌های تبادل مالی بانکی بین‌المللی در صورت تصویب اف ای تی اف، باید گفت که اصلی‌ترین مانع، تحریم‌های آمریکا هستند. بنابراین، آقای همتی باید ادله و اسناد خود را منتشر کند تا قابلیت بررسی وجود داشته باشد. منطقی نیست بانکی در شرایط تحریمی حاضر به همکاری با ایران باشد اما به دلیل حساسیت‌های اف ای تی اف از همکاری دوری کند. باتوجه به گذشت چندساله از پیگیری FATF، آیا قابلیت طرح دوباره در مجمع تشخیص مصلحت نظام ممکن است و یا طبق اظهارات برخی نمایندگان برای تصویب باید به صحن مجلس برود؟

طبق آخرین ویرایش آیین نامه رسمی مجمع تشخیص، بعد از گذشت شش‌ماه از طرح هرمسئله‌ای دیگر امکان پیگیری توسط مجمع وجود ندارد. حالا با توجه به پایان یافتن زمان مشخص شده طبق آیین‌نامه مجمع، قابلیت پیگیری از سمت مجمع وجود ندارد و این موضوع باید توسط مجلس شورای اسلامی دنبال شود. اگر دولت بخواهد طبق قانون این موضوع را پیگیری کند، باید لایحه‌ای جدید به مجلس ارسال کند تا بررسی‌های لازم انجام شود.گفتگو با رجانیوز:http://rajanews.com/node/382561

این روزها عبارت «تله تنش» زیاد شنیده می‌شود. از این عبارت چنین استفاده‌ای می‌شود که ایران در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی و به طور خاص ترور شهید هنیه در تهران، باید خویشتن‌داری کند و با این کار وارد تله تنش که از سوی صهیونیست‌ها طراحی شده نشود. به عبارت دیگر تله تنش برای ایران طراحی شده است تا ایران نتواند از فضای دیپلماسی برای تعامل با سایر بازیگران بین‌الملل و خصوصاً کشورهای آمریکا و اروپایی استفاده کند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتر پیدا می‌کند که دولت آقای پزشکیان که به دنبال مذاکره و توافق با کشورهای غربی است، روی کار آمده است.
اینکه چه نقدهایی به این گزاره وارد است موضوعی است که صحبت درباره آن ضروری است. اجمالا اینکه اگر یک بازیگر مانند جمهوری اسلامی ایران که در میانه یک نبرد سرنوشت ساز در منطقه غرب آسیا قرار دارد، نسبت به تصویری که از خود در ذهن دشمنان و هم‌پیمانان می‌سازد توجه کافی نداشته باشد، می‌تواند منجر به تحمیل هزینه‌های بسیار گزاف برای منافع ملی شود. 
تله تنش اگر منجر به تصویرسازی از ایران به عنوان یک بازیگر ترسو و نگران از قدرت دشمن شود، حتماً زمینه را برای افزایش سرعت و شدت ضربات دشمن ایجاد می‌کند. لذا حتماً ایران به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای و بازیگر اصلی شبکه مقاومت، باید نسبت به این تصویرسازی دقت نظر داشته باشد. این تصویر از رفتار، اقدامات ایران و گفتار مقامات ایرانی ساخته می‌شود. ما در ۶۰ روز گذشته و بعد از شهادت اسماعیل هنیه در تهران، شاهد مجموعه‌ای از گفتارها و عدم انتقام  این ترور بودیم که سبب شده است تصویر نامطلوبی از ایران در ذهن دشمنان و حتی همپیمانان ایران ایجاد شود.
اما نکته دیگر که باید به آن نیز توجه کرد و آقای مطهری در صفحه خود در فضای مجازی از آن رمزگشایی کرده است، پشت پرده شکل‌گیری و ضریب پیدا کردن تله تنش است. آقای مطهری گفته است:«تعلل ایران در پاسخ به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران در حالی که دنیا منتظر پاسخ ایران بود، باعث شد رژیم صهیونی جرأت پیدا کند  که سید حسن نصرالله را هم ترور کند. ما فریب آمریکا را خوردیم که پی در پی پیام فرستاد که نزنید هفته دیگر آتش‌بس را برقرار می‌کنیم. «الامور مرهونة باوقاتها»»
ایشان تاکید می‌کند که ایران فریب آمریکا را خورده است. آمریکا به ایران پیام‌های مستمر مبنی بر حصول آتش بس می‌داده و از این طریق اراده انتقام گیری در مسئولان ایرانی را متزلزل نموده است.
وقتی این سخن آقای مطهری را در کنار صحبت آقای دکتر ظریف در نیویورک قرار می‌دهیم کمی موضوع روشن‌تر می‌شود. آقای ظریف در مصاحبه با رسانه آمریکایی گفته : «پس از ترور هنیه، جامعه جهانی از ما خواست برای پایان دادن به جنگ غزه خویشتن‌داری کنیم، اما وعده آتش‌بس محقق نشد». به نظر می‌رسد منظور از «جامعه جهانی» که آقای ظریف به آن اشاره کرده همان آمریکا باشد که آقای مطهری بیان کرده است.
پس ماجرا به این گونه است که آمریکا با پیام‌های مستمر و بیان دروغین نزدیک بودن حصول توافق آتش بس، سبب شده است تا دولت ایران در پیگیری خونخواهی شهید هنیه مردد شود. این تردید سبب عقب افتادن این مهم شده است. و البته تصویر ضعف و ناتوانی از ایران در چشمان دشمنان ایجاد گردیده است. برخی نیز تلاش کردند که این واقعیت را با مفهوم تله تنش پردازش کرده و به عنوان یک امر مطلوب در ذهن مردم ترسیم کنند. شاید برخی نیز با این امید که این گامی ابتدایی اما مهم در آغاز شدن مذاکرات با آمریکا تلقی می‌شود بر این فضا دمیده‌اند.
آقای مطهری خواسته یا ناخواسته از پشت پرده تله تنش برای مردم ایران رونمایی کرده است و الان بهتر می‌توان گفت که چرا ایران پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی در ترور شهید هنیه در تهران را تاکنون به تاخیر انداخته است. جمله آخرین آقای مطهری جمله‌ای دقیق است. ما فریب آمریکا را خوردیم!!! تله تنش عبارت دیگری از همان فریب آمریکا است.